بریدهای از کتاب چرا فیلسوفان نمی توانند بخندند؟ اثر کاترین فروزه
1403/11/25
صفحۀ 47
در این موقعیت(روده بر شدن از خنده) معمولا رفتاری از ما سر میزند که تحت شرایطذمتعارف، از حیث اجتماعی تابو به شمار میرود: ممکن است بدن به معنای واقعی دچار تشنج شود و ناخودآگاه صداهای ناجور خرناس مانند بدهیم. شاید هیچیک از عواطف بشری تا این حد به حرکات کنترل شدهی بدن مرتبط نیست...تخطی و تجاوزی که خنده نمایانگر آن است ما را میترساند چرا که ناقض ساختار قدرتی است که به دقت سامان یافته و در آن ذهن در بالاترین نقطه ی هستی ما جای دارد.
در این موقعیت(روده بر شدن از خنده) معمولا رفتاری از ما سر میزند که تحت شرایطذمتعارف، از حیث اجتماعی تابو به شمار میرود: ممکن است بدن به معنای واقعی دچار تشنج شود و ناخودآگاه صداهای ناجور خرناس مانند بدهیم. شاید هیچیک از عواطف بشری تا این حد به حرکات کنترل شدهی بدن مرتبط نیست...تخطی و تجاوزی که خنده نمایانگر آن است ما را میترساند چرا که ناقض ساختار قدرتی است که به دقت سامان یافته و در آن ذهن در بالاترین نقطه ی هستی ما جای دارد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.