بریدۀ کتاب
1403/4/25
صفحۀ 150
نویسنده در این کتاب ابتدا میگوید "پذیرش" مفهومی است که به ما در رسیدن به عشق بی حد و مرز کمک میکند. و این روش معجزه آسا، همه چیز را تغییر میدهد. و وقتی درون ما تغییر میکند، در نتیجه آن دنیای بیرون ما نیز دگرگون خواهد شد. مشکل اینجاست که نمیدانیم چطور باید مشکلات و رنجهایمان را مدیریت کنیم. در این کتاب راه حلهایی پیشنهاد میشود که بتوانیم آنچه در زندگیمان هست بپذیریم، چه آنهایی که دوست داریم، و چه آنهایی که دوست نداریم. میتوانیم در خود آنقدر عشق پیدا کنیم تا هر موقعیت ناخوشایندی را بپذیریم. ما باید بتوانیم با هر پیشامدی روبرو شویم و این گواه خرد ماست. این که مدام بخواهیم اوضاع بر وفق مرادمان باشد، فقط نشانه میل ما به کنترل است. این قبیل رفتارها هیچ چیز را تغییر نمیدهد و صلح درونی برای ما به همراه نخواهد داشت. ما فقط در صورتی میتوانیم این صلح را درونمان دوباره ایجاد کنیم که عشق بی حد و مرز را بشناسیم. به این فکر کنیم چرا رابطهمان با اطرافیانمان آنطور که میخواهیم نیست؟ علت آن آسیبهایی است که خودمان دیدهایم و همینطور آسیبهایی که اطرافیانمان دیدهاند. بنابراین، ما باید بپذیریم که ما همه به علت طبیعت انسانی، محدودیتها و جراحتهایی داریم که هنوز درمان نشدهاند. و ما باید این را بپذیریم. مهمترین مرحله پذیرش لحظه است. در واقع، باید بپذیریم که وقتی فردی رنج میکشد، به این علت است که یکی از تلههایش فعال شده است و او میخواهد به آن واکنش نشان دهد. به این ترتیب، باید بپذیریم که انسان بودن با زخمهای همراه است که هنوز درمان نشده است.
نویسنده در این کتاب ابتدا میگوید "پذیرش" مفهومی است که به ما در رسیدن به عشق بی حد و مرز کمک میکند. و این روش معجزه آسا، همه چیز را تغییر میدهد. و وقتی درون ما تغییر میکند، در نتیجه آن دنیای بیرون ما نیز دگرگون خواهد شد. مشکل اینجاست که نمیدانیم چطور باید مشکلات و رنجهایمان را مدیریت کنیم. در این کتاب راه حلهایی پیشنهاد میشود که بتوانیم آنچه در زندگیمان هست بپذیریم، چه آنهایی که دوست داریم، و چه آنهایی که دوست نداریم. میتوانیم در خود آنقدر عشق پیدا کنیم تا هر موقعیت ناخوشایندی را بپذیریم. ما باید بتوانیم با هر پیشامدی روبرو شویم و این گواه خرد ماست. این که مدام بخواهیم اوضاع بر وفق مرادمان باشد، فقط نشانه میل ما به کنترل است. این قبیل رفتارها هیچ چیز را تغییر نمیدهد و صلح درونی برای ما به همراه نخواهد داشت. ما فقط در صورتی میتوانیم این صلح را درونمان دوباره ایجاد کنیم که عشق بی حد و مرز را بشناسیم. به این فکر کنیم چرا رابطهمان با اطرافیانمان آنطور که میخواهیم نیست؟ علت آن آسیبهایی است که خودمان دیدهایم و همینطور آسیبهایی که اطرافیانمان دیدهاند. بنابراین، ما باید بپذیریم که ما همه به علت طبیعت انسانی، محدودیتها و جراحتهایی داریم که هنوز درمان نشدهاند. و ما باید این را بپذیریم. مهمترین مرحله پذیرش لحظه است. در واقع، باید بپذیریم که وقتی فردی رنج میکشد، به این علت است که یکی از تلههایش فعال شده است و او میخواهد به آن واکنش نشان دهد. به این ترتیب، باید بپذیریم که انسان بودن با زخمهای همراه است که هنوز درمان نشده است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.