بریدهای از کتاب دروازه خورشید اثر الیاس خوری
1403/1/23
5.0
2
صفحۀ 130
یا رب العالمین! اُمّعیسی اگر خانهاش در قدس را میدید چه میگفت؟ بیچاره اُمّعیسی آخرین روزهای عمرش فقط از یک چیز حرف میزد، دیگ خورش کدو. اُمّعیسی از خانهاش در محلهٔ قطمون قدس بیرون آمد، ولی زیر ظرف غذا را خاموش نکرد.
یا رب العالمین! اُمّعیسی اگر خانهاش در قدس را میدید چه میگفت؟ بیچاره اُمّعیسی آخرین روزهای عمرش فقط از یک چیز حرف میزد، دیگ خورش کدو. اُمّعیسی از خانهاش در محلهٔ قطمون قدس بیرون آمد، ولی زیر ظرف غذا را خاموش نکرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.