بریده‌ای از کتاب ته خیار (سی داستان) اثر هوشنگ مرادی کرمانی

Hani

Hani

1403/11/11

بریدۀ کتاب

صفحۀ 9

+ زندگی به خیار می‌ماند، ته‌اش تلخ است. - از قضا سرش تلخ است. مردم اشتباه می‌کنند. سروته خیار را اشتباه می‌گیرند. سر خیار آن جایی است که زندگیِ خیار آغاز می‌شود. یعنی از میان گُلی که به ساقه و شاخه چسبیده به دنیا می‌آید و لبخند نمی‌زند. رشد می‌کند پیش می‌رود تا جایی که دیگر قدرت قد کشیدن ندارد. می‌ایستد و دیگر هیچ، یعنی تمام‌. پایانِ زندگی خیار.

+ زندگی به خیار می‌ماند، ته‌اش تلخ است. - از قضا سرش تلخ است. مردم اشتباه می‌کنند. سروته خیار را اشتباه می‌گیرند. سر خیار آن جایی است که زندگیِ خیار آغاز می‌شود. یعنی از میان گُلی که به ساقه و شاخه چسبیده به دنیا می‌آید و لبخند نمی‌زند. رشد می‌کند پیش می‌رود تا جایی که دیگر قدرت قد کشیدن ندارد. می‌ایستد و دیگر هیچ، یعنی تمام‌. پایانِ زندگی خیار.

8

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.