بریده‌ای از کتاب پسر زن جادوگر اثر کلی بارنهیل

بریدۀ کتاب

صفحۀ 2

خانه از جادو بو گرفت: بوی گوگرد، بعد خاکستر، بعد بویی شیرین و ناگهانی. می دانست جادو بیدار شده، به گوش است و گرسنه. جادو می خواست بیرون بیاید.

خانه از جادو بو گرفت: بوی گوگرد، بعد خاکستر، بعد بویی شیرین و ناگهانی. می دانست جادو بیدار شده، به گوش است و گرسنه. جادو می خواست بیرون بیاید.

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.