بریدهای از کتاب رنج های ورتر جوان اثر یوهان ولفگانگ فون گوته
1404/4/19
صفحۀ 35
در تمام طول صحبت محو تماشای چشمهای سیاه او بودم و تو نمیدانی آن لبهای پرطراوت و آن گونههای شاداب چه اندازه افسونم میکرد. غرق در مفهوم عمیق حرفهایش، خود کلماتِ دهانش را نمیشنیدم.
در تمام طول صحبت محو تماشای چشمهای سیاه او بودم و تو نمیدانی آن لبهای پرطراوت و آن گونههای شاداب چه اندازه افسونم میکرد. غرق در مفهوم عمیق حرفهایش، خود کلماتِ دهانش را نمیشنیدم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.
