بریدۀ کتاب

سمیرا

سمیرا

1403/9/6

قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد
بریدۀ کتاب

صفحۀ 285

این فکرها تقصیر دختر نبود. چون هیچکس بهش نگفته بود که اشکالی نداره اشتباه کنه. هیچکس بهش نگفته بود کمک نیاز داشتن هیچ اشکالی نداره. هیچکس نگفته بود طبیعیه هراز گاهی احساس غصه، خشم و درماندگی داشته باشه. همه ی اطرافیانش کمالگرایی اون رو سرسری گرفتن و نفهمیدن چقدر این موضوع داره خفش میکنه. برای اینکه هیچکس به دختر اجازه نداده بود انسان باشه، بخاطر آدم بودن احساس سرخوردگی و شکست میکرد.

این فکرها تقصیر دختر نبود. چون هیچکس بهش نگفته بود که اشکالی نداره اشتباه کنه. هیچکس بهش نگفته بود کمک نیاز داشتن هیچ اشکالی نداره. هیچکس نگفته بود طبیعیه هراز گاهی احساس غصه، خشم و درماندگی داشته باشه. همه ی اطرافیانش کمالگرایی اون رو سرسری گرفتن و نفهمیدن چقدر این موضوع داره خفش میکنه. برای اینکه هیچکس به دختر اجازه نداده بود انسان باشه، بخاطر آدم بودن احساس سرخوردگی و شکست میکرد.

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.