بریده‌ای از کتاب رشد اثر علی صفایی حائری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 13

ما پیش از آن‌که تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آن‌که به اشتها آمده باشیم و بل سوال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آن‌که به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم ... و این است که باد کرده‌ایم و با آن‌که زیاد داریم، مریض و بی‌رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده‌ایم. [...] این‌ها با این‌که خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون پیش از سوال، به جواب‌ها رسیده‌اند و پیش از عطش، به آب. دوای این‌ها همان طرح سوال‌های بنیادی است که بتواند به تفکرات آن‌ها سازمان بدهد تا بتوانند با تفکرات سازمان گرفته به مطالعات خویش سر و سامانی بدهند و آن را هضم کنند و شیره‌کشی نمایند.

ما پیش از آن‌که تشنه شده باشیم، نوشیده‌ایم و پیش از آن‌که به اشتها آمده باشیم و بل سوال‌ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده‌ایم و پیش از آن‌که به معناها دست یافته باشیم، به کلمه‌ها رسیده‌ایم ... و این است که باد کرده‌ایم و با آن‌که زیاد داریم، مریض و بی‌رمق هستیم و به امتلای ذهنی و پرخوری فکری دچار شده‌ایم. [...] این‌ها با این‌که خیلی دارند، فقیر هستند؛ چون پیش از سوال، به جواب‌ها رسیده‌اند و پیش از عطش، به آب. دوای این‌ها همان طرح سوال‌های بنیادی است که بتواند به تفکرات آن‌ها سازمان بدهد تا بتوانند با تفکرات سازمان گرفته به مطالعات خویش سر و سامانی بدهند و آن را هضم کنند و شیره‌کشی نمایند.

2

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.