بریدهای از کتاب چنین گفت زرتشت: کتابی برای همه کس و هیچ کس اثر فریدریش ویلهلم نیچه
1403/6/16
صفحۀ 217
و ما به هم خیره شدیم و به چمنزار سرسبزی نگریستیم که شامگاه سرد از آن می گذشت و با هم گریستیم. باری در آن دم زندگی نزدم از تمام فرزانگی ام عزیز تر بود.
و ما به هم خیره شدیم و به چمنزار سرسبزی نگریستیم که شامگاه سرد از آن می گذشت و با هم گریستیم. باری در آن دم زندگی نزدم از تمام فرزانگی ام عزیز تر بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.