بریده‌ای از کتاب آتش، بدون دود: گالان و سولماز، درخت مقدس، اتحاد بزرگ (کتابهای اول، دوم و سوم) اثر نادر ابراهیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 96

آن‌کس که غروب را عاشق است، دلِ شکسته‌یی دارد آن کس که پرندگان را عاشق است، سودای سفری دارد آن‌کس که نانش را با دل شکسته و سودای سفر می‌خورد خانه‌اش را، خاک وطنش را، و عاشقش را دوست ندارد

آن‌کس که غروب را عاشق است، دلِ شکسته‌یی دارد آن کس که پرندگان را عاشق است، سودای سفری دارد آن‌کس که نانش را با دل شکسته و سودای سفر می‌خورد خانه‌اش را، خاک وطنش را، و عاشقش را دوست ندارد

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.