بریدۀ کتاب

بستگی به زاویه دید و جهان بینی  هر فرد داره ، جهان پیشرفته تر و مرگ و میر کمتر شده وخدمات اجتماعی و رفاه وغذا بیشتر شده ولی فاصله فقیر و غنی در دار بودن حق برابر برای  تحصیل و کار و زندگی بسیار زیاد شده ، یک نمونه اش تاثیر سیاسی ماجراس مثل همین انتخابات امریکا یک طرف با استفاده از فاصله طبقاتی  بین غنی و فقیر  و مردم جامونده از پیشرفت ها نماینده افکار پوپولیستی شده درحالی که خودش میلیاردر هست ولی تونسته با تکیه بر این شکاف بالا بیاد ،اون طرف یکی که نماینده حزبی هست قرار بود نماینده مردم تحصیل کرده و متوسط باشه در جهت کم کردن شکاف اجتمایی ولی در عمل نماینده کمپانی هاس و سیاست های اونها رو اجرا میکنه ،یعنی در کل دنیا داره برعکس اون پیشبی ها عمل میکنه چون تاریخ قابل پیشبینی نیست که اگر بود اینطور نمیشد 

ببین خب یک کسی هنرش تو اینه که تو این شرایط خودشو بکشه بالا . البته خیلی ها هم هستن که بهشون ظلم شده.
ولی آدما خودشون این کا رو با خودشون می کنن، قطعا اگه یک  تعداد آدمو با شرایط یکسان یک جایی بزاری دوباره خودشون خود به خود شروع به ساخت همچین طبقات اجتماعی و حکومتی می کنن . خودمون این بلا رو سر خودمون میاریم نه کس دیگه ای.  
 @omid...abad 

جامعه رو مثل یک بانک ببین ، اما بجای هدف بانک که کسب سود هست ، هدف رو کسب عدالت توزیع اون  بذار نه تلاش برای برابر کردن افراد، هر فرد که فرزند اجتماع خودش محسوب میشه یک مشتری این بانک عدالت محسوب میشه که هدفش کسب عدالت در دریافت فرصت های عادلانه برای پیشرفت هست، که در کنارش بهش عزت نفس و شرافت و قدرت  اجتمائی میده و اون هم ترغیب میشه به سرمایه گذاری و تلاش بیشتر در این بانک یعنی گسترش عدالت بیشتر،البته میشد گفت بانک  برابری ولی برابرشدن امکان پذیر نیست چون از هر ده فرد هیچکدوم مثل هم نیستن یعنی با شاخص های مثل هوش  و قدرت بدنی و نژاد و محیط زندگی مشابه به دنیا نمیان که این عوامل باعث رشد در زندگی شون میشه و تنها نردبان پیشرفت مالی در آینده ، ولی وقتی نابرابری باشه اون که جا میمونه عملا دست به تخریب جامعه میزنه چون نقشی برای خودش در این اجتماع قائل نیست و خودش رو یک بازنده میبینه 
@narges.kalantar