بریدهای از کتاب مرگ فروشنده اثر آرتور میلر
1403/10/30
صفحۀ 100
من سی و چهار از عمرمو توى اين شركت هدردادم، هوارد. حالا من پول ندارم حق بیمهمو بدم. تو نبايد با من اينجورى رفتار کنی. آدم مى تونه پرتقالو بخوره و پوستو بندازه دور؛ اما آدم که پرتقال نيست.
من سی و چهار از عمرمو توى اين شركت هدردادم، هوارد. حالا من پول ندارم حق بیمهمو بدم. تو نبايد با من اينجورى رفتار کنی. آدم مى تونه پرتقالو بخوره و پوستو بندازه دور؛ اما آدم که پرتقال نيست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.