بریده‌ای از کتاب فال خون اثر داوود غفارزادگان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

بعد انگار که چیزی یاد ستوان افتاده باشد، گفت:((هیچ چیز بدتر از بیهودگی نیست))

بعد انگار که چیزی یاد ستوان افتاده باشد، گفت:((هیچ چیز بدتر از بیهودگی نیست))

31

28

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.