بریده‌ای از کتاب فال خون اثر داوود غفارزادگان

فال خون
بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

بعد انگار که چیزی یاد ستوان افتاده باشد، گفت:((هیچ چیز بدتر از بیهودگی نیست))

بعد انگار که چیزی یاد ستوان افتاده باشد، گفت:((هیچ چیز بدتر از بیهودگی نیست))

26

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.