بریده‌ای از کتاب زمانی که همسایه‌ی میکل آنژ بودم اثر محمدرضا مرزوقی

Satoru

Satoru

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 84

یک جوری باشه که کار رو بگیری اما با شرایط خوبی که ارزشش رو داشته باشه. ارزش وقتی که داری برای اون کار می‌ذاری. هر کاری رو هم نپذیر یادت باشه همه ما برای زندگی کردن به کار نیاز داریم و کار هم نیازمند پوله؛ الان پول تو دست ایناست. مجبوریم یه جاهایی به خواسته‌هاشون گردن بذاریم فقط تا اونجا که به جوهره کارمون لطمه‌ای وارد نشه.

یک جوری باشه که کار رو بگیری اما با شرایط خوبی که ارزشش رو داشته باشه. ارزش وقتی که داری برای اون کار می‌ذاری. هر کاری رو هم نپذیر یادت باشه همه ما برای زندگی کردن به کار نیاز داریم و کار هم نیازمند پوله؛ الان پول تو دست ایناست. مجبوریم یه جاهایی به خواسته‌هاشون گردن بذاریم فقط تا اونجا که به جوهره کارمون لطمه‌ای وارد نشه.

94

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.