بریده‌ای از کتاب سیلوانا اثر مصیب معصومیان

 امیری

امیری

1404/2/30

بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

ساعت 1:20 بعد از نیمه شب است سکوت سنگینی تمام کوهستان را فرا گرفته. سکوتی که گاه تنها با صدای وزش ملایم باد ارتفاعات را زنده نگه می‌دارد. مطمئنم بیشتر مردم کشورم ایران در این ساعت‌ها در آسایش خوابیده‌اند اما در مرزها این خواب معنا ندارد. خیلی‌ها پلک‌ها یشان را به سختی باز نگاه اشته‌اند تا مردم به راحتی خوابیده باشند. اینجا جنگی در کار نیست اما شرایطش کم از جنگ نیست . اگر فقط چند روز برادران پاسدار و بسیجی و نیروی نظامی و انتظامی و ارتشی مرزها را رها کنند ایران تبدیل به جهنم خواهد شد....

ساعت 1:20 بعد از نیمه شب است سکوت سنگینی تمام کوهستان را فرا گرفته. سکوتی که گاه تنها با صدای وزش ملایم باد ارتفاعات را زنده نگه می‌دارد. مطمئنم بیشتر مردم کشورم ایران در این ساعت‌ها در آسایش خوابیده‌اند اما در مرزها این خواب معنا ندارد. خیلی‌ها پلک‌ها یشان را به سختی باز نگاه اشته‌اند تا مردم به راحتی خوابیده باشند. اینجا جنگی در کار نیست اما شرایطش کم از جنگ نیست . اگر فقط چند روز برادران پاسدار و بسیجی و نیروی نظامی و انتظامی و ارتشی مرزها را رها کنند ایران تبدیل به جهنم خواهد شد....

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.