بریده‌ای از کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپر لی

Mehrbod

Mehrbod

1404/3/7

بریدۀ کتاب

صفحۀ 176

لازم بود عوض اینکه خیال کنی شجاعت در وجود یک مرد تفنگ به دست تجسم پیدا می‌کنه ، شجاعت واقعی را ببینی. آدم از پیش می‌دونه که شکست می‌خوره و با این همه شروع می‌کنه ، اعم از اینکه موفق بشه یا نه ، نتیجه هر چه باشه تلاش می‌کنه و جلو می‌ره. احتمال برد خیلی کمه ، اما گاهی هم آدم می‌بره ، خانم دوبز با جثه کوچک چهل و چهار کیلویی‌اش برنده شد. چیزی که می‌خواست به دست آورد. وقتی مرد به هیچ چیز و هیچ کس وابستگی نداشت. او شجاع ترین آدمی بود که می‌شناختم.

لازم بود عوض اینکه خیال کنی شجاعت در وجود یک مرد تفنگ به دست تجسم پیدا می‌کنه ، شجاعت واقعی را ببینی. آدم از پیش می‌دونه که شکست می‌خوره و با این همه شروع می‌کنه ، اعم از اینکه موفق بشه یا نه ، نتیجه هر چه باشه تلاش می‌کنه و جلو می‌ره. احتمال برد خیلی کمه ، اما گاهی هم آدم می‌بره ، خانم دوبز با جثه کوچک چهل و چهار کیلویی‌اش برنده شد. چیزی که می‌خواست به دست آورد. وقتی مرد به هیچ چیز و هیچ کس وابستگی نداشت. او شجاع ترین آدمی بود که می‌شناختم.

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.