بریدهای از کتاب انقلاب را زیستن اثر آصف بیات
4 روز پیش
صفحۀ 133
مقامات مصر در سال ۲۰۱۱ مرتکب عمل شنیع تجاوز گروهی و آزمایش ننگین باکرگی شدند، اما این قرار گرفتن بدن زنان در معرض آزار و اذیت مردانه ضعفی است که به شکلی متناقض میتواند قدرت بخش باشد. وقتی بدن زنان معنایی اخلاقی به خود میگیرد تبدیل به وجودی مقدس میگردد که دستدرازی به آن میتواند به جایگاه اخلاقی خطاکاران آسیب برساند هر چه باشد، در فرهنگی که زن در آن در جایگاه «مادر ملت»، منبع تغذیه، تجسم پاکی و شرافت دیده می شود چطور میتوان در ملأ عام زن/مادر را آزار داد؟ چنین مزیتی همراه با مصونیت مادری و قدرت مادران و زنان سالخورده که در جایگاه محافظان ضعیفان و آسیبپذیران شناخته میشوند به زنان نوعی آزادی عمل نسبی می دهد که برحسب تعریف [این فرهنگ] از مردان سلب شده است. از این رو وقتی مردان بحرينی معترض مورد خشونت پلیس قرار گرفتند، زنان احساس آزادی میکردند و به خیابان آمدند تا به تظاهرات در خیابان ادامه دهند و با این کار به خیزش جان تازهای بخشیدند. خشونت جنسی در مصر بزرگترین اعتراض زنان در تاریخ این کشور را برانگیخت و سبب شد مسئله امنیت زنان در عرصه عمومی در دستور کار ملی قرار گیرد. به علاوه، این زنان به محض ورود به صحنه مبارزه کنشهای اعتراضی را ناخواسته زنانه و متمدن کردند زیرا نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که زنان به طور کلی خواه از سوی طبیعت هدایت شوند، خواه این طور پرورش یافته باشند میل دارند از تاکتیکهای خشونتآمیز اجتناب و از مبارزات مسالمتآمیز استقبال کنند و این با تصویر «زنان جهادی» یا چریک های زن که کلاشنیکف در دست دارند یا مبارزان زن کرد در سالهای اخیر در تقابل است. بعضی میگویند که آنها «زنانگی جدید در خاورمیانه» را بازنمایی میکنند که در تعامل با نیروهای محلی بین المللی مذهبی و جنگ شکل گرفته است. در این فرهنگها معمولاً جنس مذکر با زنان، مادران و سالخوردگان با احترام و ادب رفتار میکند. پس واضح است که همین حضور زنان به طرز قابل توجهی بر پویاییهای انقلابی تأثیر میگذارد: این حضور به عادی سازی، متمدنسازی، جبران غیاب مردان و در نهایت افزایش موفقیت خیزشها یاری میرساند.
مقامات مصر در سال ۲۰۱۱ مرتکب عمل شنیع تجاوز گروهی و آزمایش ننگین باکرگی شدند، اما این قرار گرفتن بدن زنان در معرض آزار و اذیت مردانه ضعفی است که به شکلی متناقض میتواند قدرت بخش باشد. وقتی بدن زنان معنایی اخلاقی به خود میگیرد تبدیل به وجودی مقدس میگردد که دستدرازی به آن میتواند به جایگاه اخلاقی خطاکاران آسیب برساند هر چه باشد، در فرهنگی که زن در آن در جایگاه «مادر ملت»، منبع تغذیه، تجسم پاکی و شرافت دیده می شود چطور میتوان در ملأ عام زن/مادر را آزار داد؟ چنین مزیتی همراه با مصونیت مادری و قدرت مادران و زنان سالخورده که در جایگاه محافظان ضعیفان و آسیبپذیران شناخته میشوند به زنان نوعی آزادی عمل نسبی می دهد که برحسب تعریف [این فرهنگ] از مردان سلب شده است. از این رو وقتی مردان بحرينی معترض مورد خشونت پلیس قرار گرفتند، زنان احساس آزادی میکردند و به خیابان آمدند تا به تظاهرات در خیابان ادامه دهند و با این کار به خیزش جان تازهای بخشیدند. خشونت جنسی در مصر بزرگترین اعتراض زنان در تاریخ این کشور را برانگیخت و سبب شد مسئله امنیت زنان در عرصه عمومی در دستور کار ملی قرار گیرد. به علاوه، این زنان به محض ورود به صحنه مبارزه کنشهای اعتراضی را ناخواسته زنانه و متمدن کردند زیرا نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که زنان به طور کلی خواه از سوی طبیعت هدایت شوند، خواه این طور پرورش یافته باشند میل دارند از تاکتیکهای خشونتآمیز اجتناب و از مبارزات مسالمتآمیز استقبال کنند و این با تصویر «زنان جهادی» یا چریک های زن که کلاشنیکف در دست دارند یا مبارزان زن کرد در سالهای اخیر در تقابل است. بعضی میگویند که آنها «زنانگی جدید در خاورمیانه» را بازنمایی میکنند که در تعامل با نیروهای محلی بین المللی مذهبی و جنگ شکل گرفته است. در این فرهنگها معمولاً جنس مذکر با زنان، مادران و سالخوردگان با احترام و ادب رفتار میکند. پس واضح است که همین حضور زنان به طرز قابل توجهی بر پویاییهای انقلابی تأثیر میگذارد: این حضور به عادی سازی، متمدنسازی، جبران غیاب مردان و در نهایت افزایش موفقیت خیزشها یاری میرساند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.