بریده‌ای از کتاب چشمهایش اثر بزرگ علوی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 201

مهربانو می گفت وقتی تحصیلم تمام شد بر می گردم ایران. از او پرسیدم با خداداد چه می کنید؟ می گفت او هم خواهد آمد. گفتم آخر با این اوضاع اگر بیاید حبسش می کنند. می گفت مگر اوضاع همیشه اینطور می ماند؟ امید به آینده شیرین ترین دلداری آنها بود.

مهربانو می گفت وقتی تحصیلم تمام شد بر می گردم ایران. از او پرسیدم با خداداد چه می کنید؟ می گفت او هم خواهد آمد. گفتم آخر با این اوضاع اگر بیاید حبسش می کنند. می گفت مگر اوضاع همیشه اینطور می ماند؟ امید به آینده شیرین ترین دلداری آنها بود.

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.