بریدۀ کتاب

سال گمشده ی خوآن سالواتی یرا
بریدۀ کتاب

صفحۀ 70

شاید به خاطر همین حس جاری بودنِ بی‌پایان طبیعت در اثرش برایم سخت است اسمش را نقاشی بگذارم، چون نقاشی چیزی‌ است ناظر به یک قاب، مرزی دوروبرِ چیزها را گرفته، و این دقیقا همان چیزی بود که سالواتی‌یرا می‌خواست از آن پرهیز کند. حدوحدود نداشتن، شیفته همین نبودن محدوده و مرز بود و نحوه ارتباط فضاهای متفاوت با همدیگر. مرز در اثر سالواتی‌یرا حذف شده: هر چیزی اسیر همه چیزهای دیگر و همه‌شان گرفتار بی‌رحمی طبیعت. همه‌شان طعمه‌اند. حتی انسان‌ها.

شاید به خاطر همین حس جاری بودنِ بی‌پایان طبیعت در اثرش برایم سخت است اسمش را نقاشی بگذارم، چون نقاشی چیزی‌ است ناظر به یک قاب، مرزی دوروبرِ چیزها را گرفته، و این دقیقا همان چیزی بود که سالواتی‌یرا می‌خواست از آن پرهیز کند. حدوحدود نداشتن، شیفته همین نبودن محدوده و مرز بود و نحوه ارتباط فضاهای متفاوت با همدیگر. مرز در اثر سالواتی‌یرا حذف شده: هر چیزی اسیر همه چیزهای دیگر و همه‌شان گرفتار بی‌رحمی طبیعت. همه‌شان طعمه‌اند. حتی انسان‌ها.

18

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.