بریده‌ای از کتاب عین عاشقی اثر حسین وحدانی

gharneshin

gharneshin

1404/4/4

بریدۀ کتاب

صفحۀ 24

آن‌قدری که عاشقانِ تاریخ در آتش احتمال به خاکستر نشسته‌اند، از هیچ‌چیز دیگر نسوخته‌اند. احتمال، یعنی که تو نه صفرِ انفصالی، نه یکِ اتصال. نه وامانده‌ای از راه، نه رسیده‌ای به مقصد. نه مومنی به وصال، نه کافری به جدایی. احتمال یعنی امیدِ شدن. و امید، همان‌ است که جان آدمیزاد را رنجور می‌کند، روان را درهم‌می‌شکند، سال‌ها را از پی هم می‌گذارند، موی را سپید می‌گرداند و چشمه‌ی اشتیاق را می‌خشکاند.

آن‌قدری که عاشقانِ تاریخ در آتش احتمال به خاکستر نشسته‌اند، از هیچ‌چیز دیگر نسوخته‌اند. احتمال، یعنی که تو نه صفرِ انفصالی، نه یکِ اتصال. نه وامانده‌ای از راه، نه رسیده‌ای به مقصد. نه مومنی به وصال، نه کافری به جدایی. احتمال یعنی امیدِ شدن. و امید، همان‌ است که جان آدمیزاد را رنجور می‌کند، روان را درهم‌می‌شکند، سال‌ها را از پی هم می‌گذارند، موی را سپید می‌گرداند و چشمه‌ی اشتیاق را می‌خشکاند.

29

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.