بریده‌ای از کتاب آشنایی با قرآن (تفسیر سوره های مزمل، مدثر، قیامه) اثر مرتضی مطهری

S.naziri

S.naziri

7 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 193

گناه به طور کلی [انفجار است] چون از مسیر فطرت خارج شدن است. انسان اگر در مسیر فطرت عمل کند، اگر حقوق و حدود بدن و نفس را روی اعتدال رعایت کند به گناه نمی‌افتد. ولی وقتی که از شرایط اعتدال خارج می‌شود این گناهان مثل یک حالت انفجاری [رخ می‌دهد.] نگاه گناه‌آمیز می‌کند، نوعی انفجار است. حرف گناه‌آمیز می‌زند، همین طور. مثلاً انسان به عللی درونش پر از عقده و پر از حقد و کینه و حسادت و امثال اینها می‌شود. بعد در یک جایی یک حرفی را که عقل یک بچه هم می‌فهمد که نباید بگوید و اگر بگوید به ضرر خودش است ـ درست مثل کوه آتشفشان که بی‌اختیار از درونش آتش بیرون می‌زند ـ می‌گوید؛ یک وقت می‌بینی که از درون این آدم این حرفها یا به صورت فحش یا به صورت غیبت و یا به صورت دیگر بیرون آمد که بعدها چقدر خودش را ملامت می‌کند که این چه کاری بود کردم. ولی اگر حساب بکنی، می‌بینی اگر آن عقده‌ها در درون او نمی‌بود، اگر آن حقدها و کینه‌ها و حسادت ها در درونش نمی‌بود و اگر این تنورهای پرآتش در درونش نمی‌بودند این حرف از دهانش بیرون نمی‌آمد. بنابراین معمولاً چنین است: صفات رذیله، ملکات رذیله، کینه‌ها، حقدها، جحودها، عداوت ها، دشمنی ها، بدخواهی ها در درون انسان جمع می‌شود و جمع می‌شود، آنهاست که انسان را وادار به یک عمل غیر معتدلی می‌کند

گناه به طور کلی [انفجار است] چون از مسیر فطرت خارج شدن است. انسان اگر در مسیر فطرت عمل کند، اگر حقوق و حدود بدن و نفس را روی اعتدال رعایت کند به گناه نمی‌افتد. ولی وقتی که از شرایط اعتدال خارج می‌شود این گناهان مثل یک حالت انفجاری [رخ می‌دهد.] نگاه گناه‌آمیز می‌کند، نوعی انفجار است. حرف گناه‌آمیز می‌زند، همین طور. مثلاً انسان به عللی درونش پر از عقده و پر از حقد و کینه و حسادت و امثال اینها می‌شود. بعد در یک جایی یک حرفی را که عقل یک بچه هم می‌فهمد که نباید بگوید و اگر بگوید به ضرر خودش است ـ درست مثل کوه آتشفشان که بی‌اختیار از درونش آتش بیرون می‌زند ـ می‌گوید؛ یک وقت می‌بینی که از درون این آدم این حرفها یا به صورت فحش یا به صورت غیبت و یا به صورت دیگر بیرون آمد که بعدها چقدر خودش را ملامت می‌کند که این چه کاری بود کردم. ولی اگر حساب بکنی، می‌بینی اگر آن عقده‌ها در درون او نمی‌بود، اگر آن حقدها و کینه‌ها و حسادت ها در درونش نمی‌بود و اگر این تنورهای پرآتش در درونش نمی‌بودند این حرف از دهانش بیرون نمی‌آمد. بنابراین معمولاً چنین است: صفات رذیله، ملکات رذیله، کینه‌ها، حقدها، جحودها، عداوت ها، دشمنی ها، بدخواهی ها در درون انسان جمع می‌شود و جمع می‌شود، آنهاست که انسان را وادار به یک عمل غیر معتدلی می‌کند

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.