بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 113

من خود تصور میکنم که پهلوانان سرگردان همه دارای معشوقه نیستند تا خود را به او بسپارند چون بالاخره همه که عاشق نمیشوند. دن کیشوت:_ گفت چنین چیزی ناشدنی است ،بلی میگویم ناشدنی است و غیر ممکن است که پهلوان سرگردانی بی معشوق باشد. برای همه ایشان عاشق بودن به همان اندازه طبیعی و اساسی است که ستاره داشتن برای آسمان شما محققا هرگز داستانهایی نخوانده اید که در آنها پهلوانی بی عشق بوده باشد چون چنان کسی به همان دلیل بی عشقی پهلوانی حلال زاده شمرده نخواهد شد بلکه حرام زاده محسوب میگردد و در مورد چنین کسی میگویند به قلعه پهلوانی نه از راه دروازه بزرگ بلکه مانند دزد و راهزن از بالای پرچین دیوار وارد شده است.

من خود تصور میکنم که پهلوانان سرگردان همه دارای معشوقه نیستند تا خود را به او بسپارند چون بالاخره همه که عاشق نمیشوند. دن کیشوت:_ گفت چنین چیزی ناشدنی است ،بلی میگویم ناشدنی است و غیر ممکن است که پهلوان سرگردانی بی معشوق باشد. برای همه ایشان عاشق بودن به همان اندازه طبیعی و اساسی است که ستاره داشتن برای آسمان شما محققا هرگز داستانهایی نخوانده اید که در آنها پهلوانی بی عشق بوده باشد چون چنان کسی به همان دلیل بی عشقی پهلوانی حلال زاده شمرده نخواهد شد بلکه حرام زاده محسوب میگردد و در مورد چنین کسی میگویند به قلعه پهلوانی نه از راه دروازه بزرگ بلکه مانند دزد و راهزن از بالای پرچین دیوار وارد شده است.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.