بریده‌ای از کتاب کلیله و دمنه اثر ابوالمعالی نصرالله منشی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 72

هیچ علاجی در وَهم نیامد که موجبِ صحّتِ اصلی تواند بود، و بدان از یک علّت مثلاً اَمنی کلّی حاصل تواند آمد، چنان‌که طریقِ مراجعتِ آن مُنسَد مانَد. و چون مزاج این باشد به چه تأویل خردمندان بدان واثق توانند شد و آن را سببِ شفا شُمَرد؟ و باز اعمالِ خیر و ساختنِ توشه آخرت از علّتِ گناه از آن‌گونه شفا می‌دهد که معاودت صورت نبندد. و من به حکم این مقدّمات از علم طبّ تبرُّمی نمودم و همّت و نَهمَت به طلبِ دین مصروف گردانید.

هیچ علاجی در وَهم نیامد که موجبِ صحّتِ اصلی تواند بود، و بدان از یک علّت مثلاً اَمنی کلّی حاصل تواند آمد، چنان‌که طریقِ مراجعتِ آن مُنسَد مانَد. و چون مزاج این باشد به چه تأویل خردمندان بدان واثق توانند شد و آن را سببِ شفا شُمَرد؟ و باز اعمالِ خیر و ساختنِ توشه آخرت از علّتِ گناه از آن‌گونه شفا می‌دهد که معاودت صورت نبندد. و من به حکم این مقدّمات از علم طبّ تبرُّمی نمودم و همّت و نَهمَت به طلبِ دین مصروف گردانید.

13

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.