بریده‌ای از کتاب ایران؛ نرسیده به امارات: روایتی از بوموسی، جنوبی ترین جزیره ایران اثر علیرضا رافتی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 157

بعد از ظهر با همان افرادی که توی ون بودند سوار قایق‌های تندرو شدیم فرا افتادیم سمت تنب کوچک. جزیره‌ای که حتی از چیزی که تصور می‌کردم هم کوچکتر بود و برخلاف تنب بزرگ که حدود ۵۰۰ نفر سکنه دارد، سکنه غیرنظامی نداشت و تماماً یک پادگان نظامی بود. یک جزیره کوهستانی با پستی و بلندی‌های زیاد که یک نفر پیاده می‌توانست حدوداً در یک ربع سر و ته آن را سر بزند. به نظر می‌رسد پادگان نظامی بودن، بهترین نقشی است که می‌شود به جزیره تنب کوچک داد.

بعد از ظهر با همان افرادی که توی ون بودند سوار قایق‌های تندرو شدیم فرا افتادیم سمت تنب کوچک. جزیره‌ای که حتی از چیزی که تصور می‌کردم هم کوچکتر بود و برخلاف تنب بزرگ که حدود ۵۰۰ نفر سکنه دارد، سکنه غیرنظامی نداشت و تماماً یک پادگان نظامی بود. یک جزیره کوهستانی با پستی و بلندی‌های زیاد که یک نفر پیاده می‌توانست حدوداً در یک ربع سر و ته آن را سر بزند. به نظر می‌رسد پادگان نظامی بودن، بهترین نقشی است که می‌شود به جزیره تنب کوچک داد.

32

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.