بریده‌ای از کتاب اگنس اثر پتر اشتام

بریدۀ کتاب

صفحۀ 150

لوئیز با لحن تلخی گفت:《برای سیندرلات سال خوبی آرزو می‌کنم.》 و وقتی داشتم از پله های ورودی پشت ساختمان بالا می‌رفتم، پشت سرم داد زد:《یکی از لنگه کفش‌هاش رو برام بیار. شاید اندازه‌هامون مثل هم باشه.》

لوئیز با لحن تلخی گفت:《برای سیندرلات سال خوبی آرزو می‌کنم.》 و وقتی داشتم از پله های ورودی پشت ساختمان بالا می‌رفتم، پشت سرم داد زد:《یکی از لنگه کفش‌هاش رو برام بیار. شاید اندازه‌هامون مثل هم باشه.》

5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.