بریده‌ای از کتاب لاشه لطیف اثر آگوستینا باستریکا

بریدۀ کتاب

صفحۀ 101

سکوتی حکم‌فرما شده که کسی نمیشنود،اما وجود دارد، همیشه، در سرتاسر شهر طنین می اندازد. سکوت گوش‌خراشی است که در صورت آدم ها، در حرکات‌شان، در نوع نگاه‌شان به یکدیگر دیده می‌شود. انگار زندگیِ همه توقیف شده، انگار منتظر بودند این کابوس تمام شود.

سکوتی حکم‌فرما شده که کسی نمیشنود،اما وجود دارد، همیشه، در سرتاسر شهر طنین می اندازد. سکوت گوش‌خراشی است که در صورت آدم ها، در حرکات‌شان، در نوع نگاه‌شان به یکدیگر دیده می‌شود. انگار زندگیِ همه توقیف شده، انگار منتظر بودند این کابوس تمام شود.

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.