بریده‌ای از کتاب از رنجی که می بریم اثر جلال آل احمد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 63

از یک آرامشِ طولانی، به همان اندازه که از "مرگ" می‌ترسند، فراری بود...

از یک آرامشِ طولانی، به همان اندازه که از "مرگ" می‌ترسند، فراری بود...

307

31

(0/1000)

نظرات

چرا خو !؟
1

1

این جمله در خلال داستان مردی بود که آشفته‌حال بود و در توصیف او گفته شده. منظور از آرامش هم من همون روزمرگی و زندگی انگلی برداشت می‌کنم. همون موجیم که آسودگی ما عدم ماست و این صحبتا... 

0

یاد بریده تون از کتاب نیایش دکتر شریعتی افتادم. خدایا مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان
3

1

بله... چه خوب توجه کردید.😍 از شباهت‌های شخصیتی جلال و شریعتی که هم‌عصر هم بودن، این آشفتگی و ناآرامی روحشون بود و عصیان‌گری و تند و تلخی حتی! 

1

البته آشفتگی در عین آرامش ...تعابیر جالبیه.  در مناجات های شهید چمران هم شبیهش رو دیدم. البته ایشون بیشتر راجع به غم مینویسن. ولی به قول خودتون اصلش همون موجیم که آسودگی ما عدم ماست خودمونه😅
@Melika_sm 

1

درسته درسته.. و چمران هم از دوست‌داران شریعتی بود... شباهت‌های بین این‌جور اشخاص قابل تامله 
@S_naziri78 

1