بریدهای از کتاب آسمان شیشه ای نیست! اثر مرتضی انصاری زاده
3 روز پیش
صفحۀ 101
گاهی قبل از نماز از خودش می پرسیدکه چرا نماز می خواند، و با وجود این همه شک و تردید،آن را حداقل برای مدتی کنار نمی گدارد؟و همیشه با مطرح شدن این سوال،نوار جواب های آماده و تکراری را در دهنش می چرخاند."تا پایت یک طرف جوی محکم نشده،پای دیگرت را برندار"."واقعا مشکلت نماز خوندنه؟"."چقدر نماز نخوندن بهت کمک می کنه؟"،"میشه همه ی شک ها رو با این روش برطرف کرد؟مثلاً اگه یکی به تولد و حیاتو مرگ ، تیراندازی داشته باشه، می تونه چند وقتی زندگی نکنه و بعد که تصمیم گرفت ، بیاد سراغ هر کدوم که انتخابشون کرده؟"،"عمل به این فکر ها و راه حل ها یه جورایی ادامه همون شک ها نیست؟" البته می دانست با این نوع پاسخ ها نباید انتظار لذت بردن از نماز را هم داشته باشد.
گاهی قبل از نماز از خودش می پرسیدکه چرا نماز می خواند، و با وجود این همه شک و تردید،آن را حداقل برای مدتی کنار نمی گدارد؟و همیشه با مطرح شدن این سوال،نوار جواب های آماده و تکراری را در دهنش می چرخاند."تا پایت یک طرف جوی محکم نشده،پای دیگرت را برندار"."واقعا مشکلت نماز خوندنه؟"."چقدر نماز نخوندن بهت کمک می کنه؟"،"میشه همه ی شک ها رو با این روش برطرف کرد؟مثلاً اگه یکی به تولد و حیاتو مرگ ، تیراندازی داشته باشه، می تونه چند وقتی زندگی نکنه و بعد که تصمیم گرفت ، بیاد سراغ هر کدوم که انتخابشون کرده؟"،"عمل به این فکر ها و راه حل ها یه جورایی ادامه همون شک ها نیست؟" البته می دانست با این نوع پاسخ ها نباید انتظار لذت بردن از نماز را هم داشته باشد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.