بریدهای از کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن اثر مارتین مک دونا
1404/4/21
صفحۀ 110
کارمایکل: تو ماجرات چیه که اینقدر دلت میخواد بمیری؟ مروین: من اونقدرها هم دلم نمیخواد بمیرم. [مکث. به خودش] میخوام؟ [مکث] نه، اونقدرها هم دلم نمیخواد بمیرم. فکر کنم فقط خیلی علاقهی خاصی هم به زندگی ندارم.
کارمایکل: تو ماجرات چیه که اینقدر دلت میخواد بمیری؟ مروین: من اونقدرها هم دلم نمیخواد بمیرم. [مکث. به خودش] میخوام؟ [مکث] نه، اونقدرها هم دلم نمیخواد بمیرم. فکر کنم فقط خیلی علاقهی خاصی هم به زندگی ندارم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.