بریدۀ کتاب
1403/8/26
4.3
30
صفحۀ 308
«این همه تنهایی و بی کسی میدانی مثل چیست؟ مثل نفرینی بزرگ! نفرینی که لِهَت میکند، مثل بار سنگینی که زیرش خفه میشوی، مثل دریایی که تویش دست و پا میزنی و غرق میشوی، مثل عذابی که جزغاله ات میکند. تو از تمام آدمها سوا شده ای.»
«این همه تنهایی و بی کسی میدانی مثل چیست؟ مثل نفرینی بزرگ! نفرینی که لِهَت میکند، مثل بار سنگینی که زیرش خفه میشوی، مثل دریایی که تویش دست و پا میزنی و غرق میشوی، مثل عذابی که جزغاله ات میکند. تو از تمام آدمها سوا شده ای.»
(0/1000)
6 روز پیش
0