بریده‌ای از کتاب دو دستی (نوشته ها و عکس های سفر به ژاپن) اثر منصور ضابطیان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

اولین جای که امید مرا می‌برد، اونسن هانایو است. اونسن‌ها در واقع حمام‌های آب گرم طبیعی هستند که از عمق زمین می‌جوشند و حرارتشان را کوه‌های فعال آتش‌فشانی می‌گیرند. با آنکه نیاز به آوردن هیچ وسیله‌ای نیست، امید کیفی در دست دارد و وقت ورود آن را به مردی می‌دهد که وظیفه‌اش دادن بلوز و شلوارک سبک به مشتری‌هاست. امید می‌گوید: «چند ماه پیش با یکی از دوستانم اومده بودیم و اون اشتباهی بلوز و شلوارکش رو به جای اینکه وقت رفتن تحویل بده، با خودش برده بود. حالا من اون‌ها رو پس آوردم.» می‌پرسم: «پس چرا به جای تو اون داشت عذرخواهی می‌کرد؟» می‌گوید: «آره، می‌گفت ببخشید، تقصیر ما بوده که وقت رفتن به دوست شما یادآوری نکرده بودیم؛ وگرنه اون که تقصیری نداشته!» این عذرخواهی دائم، عادت ژاپنی‌هاست. انگار همیشه یک روح گناهکار در کالبد آن‌ها در تقابل با وجدان آرامشان است!

اولین جای که امید مرا می‌برد، اونسن هانایو است. اونسن‌ها در واقع حمام‌های آب گرم طبیعی هستند که از عمق زمین می‌جوشند و حرارتشان را کوه‌های فعال آتش‌فشانی می‌گیرند. با آنکه نیاز به آوردن هیچ وسیله‌ای نیست، امید کیفی در دست دارد و وقت ورود آن را به مردی می‌دهد که وظیفه‌اش دادن بلوز و شلوارک سبک به مشتری‌هاست. امید می‌گوید: «چند ماه پیش با یکی از دوستانم اومده بودیم و اون اشتباهی بلوز و شلوارکش رو به جای اینکه وقت رفتن تحویل بده، با خودش برده بود. حالا من اون‌ها رو پس آوردم.» می‌پرسم: «پس چرا به جای تو اون داشت عذرخواهی می‌کرد؟» می‌گوید: «آره، می‌گفت ببخشید، تقصیر ما بوده که وقت رفتن به دوست شما یادآوری نکرده بودیم؛ وگرنه اون که تقصیری نداشته!» این عذرخواهی دائم، عادت ژاپنی‌هاست. انگار همیشه یک روح گناهکار در کالبد آن‌ها در تقابل با وجدان آرامشان است!

3

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.