بریدۀ کتاب
1404/2/21

4.3
1
صفحۀ 143
هر کسی در زندگی خود یک لحظهی خاص دارد؛ لحظهای که در آن به معنای حقیقی زندگی رسیده و حقیقت زندگی را در مییابد و در همان لحظه است که میفهمد؛ اصلاً برای چه پا به این گیتی گذاشته و مقصودش از بودن در این دنیا چیست... بله فقط در آن لحظه است که آدمی درک میکند در قبال پذیرش رنج ورود به این دنیای سراسر درد و تعب خدا چیزی در وجودش به امانت قرار داده تا قدرت منحصر به فردش باشد... و تنها در همان لحظهی خاص است که هر انسانی میتواند با قدرت جادوی خویش، تسمه از گردهی روزگار برکشیده و اسب افسارگسیخته تقدیر را به نیروی اراده لگام زند، و اینگونه است که آدمی با درک لحظهی خاص خود، و کشف استعداد خاص خود در همان لحظه اشرف مخلوقات میگردد.
هر کسی در زندگی خود یک لحظهی خاص دارد؛ لحظهای که در آن به معنای حقیقی زندگی رسیده و حقیقت زندگی را در مییابد و در همان لحظه است که میفهمد؛ اصلاً برای چه پا به این گیتی گذاشته و مقصودش از بودن در این دنیا چیست... بله فقط در آن لحظه است که آدمی درک میکند در قبال پذیرش رنج ورود به این دنیای سراسر درد و تعب خدا چیزی در وجودش به امانت قرار داده تا قدرت منحصر به فردش باشد... و تنها در همان لحظهی خاص است که هر انسانی میتواند با قدرت جادوی خویش، تسمه از گردهی روزگار برکشیده و اسب افسارگسیخته تقدیر را به نیروی اراده لگام زند، و اینگونه است که آدمی با درک لحظهی خاص خود، و کشف استعداد خاص خود در همان لحظه اشرف مخلوقات میگردد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.