بریده‌ای از کتاب مومو اثر میشائیل انده

بریدۀ کتاب

صفحۀ 292

در تمام مدت دیدارشان مومو نتوانسته بود یک کلمه حرف بزند. در حالی که دوست داشت کلی چیز برایش تعریف کند.دخترک حال عجیبی داشت.انگار با پیدا کردن جیجی، حالا دیگر او را به راستی از دست داده بود.

در تمام مدت دیدارشان مومو نتوانسته بود یک کلمه حرف بزند. در حالی که دوست داشت کلی چیز برایش تعریف کند.دخترک حال عجیبی داشت.انگار با پیدا کردن جیجی، حالا دیگر او را به راستی از دست داده بود.

15

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.