بریدۀ کتاب

رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس)
بریدۀ کتاب

صفحۀ 129

با خودم فکر می کردم که ما خیلی عجیبیم فقط چیزی را می بینیم که دل مان می خواهد ببینیم! نه آن چیزی که واقعاً نشان مان می دهند..

با خودم فکر می کردم که ما خیلی عجیبیم فقط چیزی را می بینیم که دل مان می خواهد ببینیم! نه آن چیزی که واقعاً نشان مان می دهند..

20

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.