معرفی کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس) اثر آبتین گلکار مترجم آبتین گلکار

رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس)

رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس)

3.2
62 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

106

خواهم خواند

90

شابک
9786002296986
تعداد صفحات
192
تاریخ انتشار
1399/8/24

توضیحات

        
ترجمه کتاب «رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید» شامل مجموعه ای از داستان های نویسندگان روس به زودی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر می شود.این کتاب شامل مجموعه ای از داستان های نویسندگان روس به زودی با ترجمه آبتین گلکار توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر می شود.

ادبیات روس دهه های اخیر با وجود داشتن داستان نویسان برجسته ای که شهرت بین المللی دارند، کمتر به مخاطبان فارسی زبان معرفی شده است. در این کتاب ? داستان از هفت نویسنده  معاصر روس (دینا روبینا، لودمیلا اولیتسکایا، لودمیلا پتروشفسکایا، آندری گلاسیموف، ویکتور پِلِوین، میخاییل یلیزاروف و زاخار پریلِپین) درج شده است.

داستان های این کتاب، اتفاقی انتخاب نشده اند و جهان شان کم وبیش به هم نزدیک است. قهرمانان این داستان ها از لایه هایی از جامعه هستند که در گذشته امکانی برای رساندن صدایشان به گوش خوانندگان پیدا نمی کردند و چه بسا وجودشان نادیده گرفته می شد. تنهایی، روزمرگی و خشونت موجود در زندگی این قهرمانان، که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز هست، به خوبی در این داستان ها احساس می شود.

پیش از هر داستان این کتاب، مقدمه ای کوتاه درباره نویسنده اش و همچنین سبک نوشتاری این نویسنده درج شده است. همه این نویسندگان در حال حاضر زنده هستند و مشغول نوشتن اند.

«رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید...» کتابی است از جهان نه چندان مهربانِ نویسندگانی که سیگار کشیدن شان هنوز تمام نشده و ترجمه اش، به زودی راهی بازار نشر می شود.

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس)

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس)

نمایش همه

پست‌های مرتبط به رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید (داستان هایی از نویسندگان معاصر روس)

هرمس

هرمس

24 دقیقه پیش

مترجم گرم زبان سرزمین سرد

به مناسبت ایام: ۲۲ مهر و زادروز آبتین گلکار

2

یادداشت‌ها

شیما شمسی

شیما شمسی

1403/12/21 - 15:06

          از روی اسم انتظار یک جور حماسه ی غم‌آلود داشتم، یک هجوِ قهرمانانه شاید، مجموعه داستان هایی که توی دلشان یک چنین چیزی داشته باشند.
ولی کتاب هیچکدام اینها نبود. داستان هایی بود از نویسندگان معروف معاصر روس که به نظرم کاش اصلا داستان نمینوشتند😂 البته به نظرم علت این محبوبیت باید چیزی در خود جامعه ی روسیه و در زبان روسی باشد، وگرنه عمده ی داستان های این کتاب در این ترجمه ی فارسی، هیچ به پای داستان نویسان خودمان نمیرسد و از شما چه پنهان اصلا انگار هیچ تکنیک و قانونی توی داستان هایشان نبود.
به معنای واقعی کلمه؛ آبکی. البته چندتایشان واقعا ایده ی جالبی داشتند اما پرداخت درست و درمانی بهشان نشده و ایده حیف و میل شده بود. یکی دوتا از داستان ها هم خوب بودند.
امیدوارم واقعا رازی در ادبیات معاصر روس موجود باشد که موجب محبوبیت این نویسنده هاست، رازی که توی ترجمه نمیتواند خودش را نشان دهد و منِ مخاطب فارسی زبان نمیفهمم. ولی کلیت کتاب -با عرض تاسف- در نظر من ارزش خواندن نداشت. این یک ستاره را هم فقط صدقه سریِ ایده های خوب و آن معدود داستان هایی که به نظر منطقی تر بودند؛ دادم.
        

58

محمد امین

محمد امین

1404/6/23 - 23:07

          به پایان این اثر فاخر و باارزش هم رسیدیم!
اول از همه بابت داستان آخر(آدم‌کش و دوست کوچکش) توضیح بدم که حال و هوای روز‌های جنگ رو داشتم با رفاقتی تیکه‌دار و شوخی برداری که آخرش اصلا رفاقت معنی پیدا نکرد. آدم رفیق داشته باشه دزد نداشته باشه...
رفتیم بیرون سیگار بکشیم ۱۷سال طول کشید مجموعه داستانی از نویسندگان معاصر روس بود که چاپ اولش مربوط به سال ۱۳۹۵ بوده و میتونم بگم که با خواندن آثارشان میتوان فهمید؛ اکثریت الگو نویسندگی استاد تالستوی رو پیش می‌بردند. یعنی حین داستان میتوانید بفهمید که شخصیت‌ها چه خصوصیاتی دارند تا ابتدای ورود شخصیت‌ها.
نه داستان از هفت نویسنده معاصر به همراه زندگی‌نامه‌ای مختصر و آثار معروفشان. 
۱.لودمیلا اولیتسکایا(دو داستان ترجمه شده داشتیم از ایشون(دختر بخارا، حیوان وحشی) می‌بایست گفت که قلم این خانم نویسنده سرشار از جرئیات هست و خیلی دوست‌داشتنیه. میشه گفت که اگر تصمیم به خواندن این کتاب داشته باشید احتمالا از داستان دختر بخارا بیشتر لذت خواهیدبرد)
لودمیلا پتروشِفسکایا(پالتو سیاه)
دینا روبینا(زن آدم‌کش: بدگمانی به زنی که برای حفظ جانش مجبور منجر به قتل شد)
آندری گلاسیموف(حادثه خانوادگی)
ویکتور پِلِوین(نیکا)
میخائیل یلیزاروف(رفتیم بیرون سیگار بکشیم۱۷سال طول کشید، وان‌گوک: میتونم همان حرفی را هم که برای خانم لودمیلا اولیتسکایا زده‌ام برای آثاراین نویسنده‌ هم بزنم؛ قلم ایشون بسیار دوست‌داشتنی‌ست و نکته جالب‌تر اینه که از باقی نویسندگان کتاب روان‌تره)
زاخار پریلِپین(آدم‌کش و دوست کوچکش)
پوزش میخوام از همگی خوانندگان این یادداشت که توضیحات مختصر و به نوعی اسپویل در مورد این آثار کوتاه ننوشته‌ام. زیرا که خودم هم هنوز در این دنیا‌های متفاوت سردرگم شده‌ام (: 
        

13

Allan

Allan

1404/7/9 - 23:34

          کتاب رفتیم سیگار بکشیم،هفده سال طول کشید از داستان های کوتاه تشکیل شده و برخلاف چیزی که من فکر می‌کردم خودش یک رمان مستقل نیست؛و اسمش هم از یکی از داستان های همین کتاب برداشته شده
کتاب از یک سری داستان های کوتاه دست چین شده از یک سری نویسنده های معاصر روسیه هستش
یک سری داستان هاشو مثل پالتو سیاه که راجع به خودکشی،ایده نویسنده از دنیای پس از مرگ و شیوه و بیان شخصیت اصلی از اتفاقات بود رو واقعا دوست داشتم یا دختر بخارا که راجع به شیوه مواجهه یک مادر با سندروم داون دخترش یا حیوان وحشی که یه جورایی می‌شه گفت راجع به سوگواری بود رو هم خوشم اومد
چیزی که توی این کتاب برام پررنگ بود مرگ و سوگواری بود،جدای از کارهای یک نویسنده کلا کتاب وایب مثبت و انرژی بخشی نداشت و سنگینی و سایه مرگ رو میتونستی توی اکثر جاهای داستان ها احساس کنی
توی یک سری از داستان هاش به مرگ بیشتر پرداخته شده بود(مثلا حیوان وحشی)و تو یک سریشون مرگ رو مثل یه واقعه عادی درحد امروز بارون اومد توصیف کردن(فلان کارکتر صبح خوابید دیگه بیدار نشد)
این برام جالب بود که ایده هر نویسنده از مرگ یک جوری بود،یکی پر و بال می‌داد،یکی فقط یک جمله می‌گفت مرد،توی یکی تاثیر مرگ اون شخصیت رو توی تک تک کرکتر های  داستان و تاثیرش روی زندگی اونها رو احساس می‌کردی؛کلا متفاوت بود.
توی کتاب از 7 نویسنده معاصر روس نام برده شده و ازشون یک زندگی‌نامه بسیار کوتاه و مختصر در اولش و بعد داستان کوتاهی که نوشتن بیان می‌شه.به جز دو سه مورد از بقیه نویسنده ها فقط یک داستان وجود داره
داستان ها تقریبا همشون وایب و حس و حال یکسانی داشتن ولی خب چیزی که می‌شد توش بهش پرداخت و می‌تونم بگم عمدتا توی داستان ها احساس می‌شد این بود که قهرمان داستان ها همشون از انسان های عادی بودن و از بافت جامعه عادی(و نه یک قشر خاص)بدون هیچ توانایی خارق‌العاده ای انتخاب شده بودن،ولی کارهایی که انجام می‌دادن برای زندگی خودشون و درحد خودشون کار خوب و قهرمانانه ای بوده.و همزمان بازتاب وضعیت و زندگی اجتماعی و سیاسی اون دوره روسیه هم هست.
و همه نویسندگان داستان ها هنوز زنده هستن و می‌تونید اگر از قلم نویسنده ای خوشتون اومد به بقیه آثارش هم فرصت بدید
درنهایت همونطور که بالاتر هم گفتم کتاب وایب اونجوری مثبتی نداره و به قول کتاب"کتابی است از جهان نه‌چندان مهربان نویسندگانی که سیگار کشیدنشان هنوز تموم نشده است"یک سری از داستان ها عمیقا روی روحت تاثیر می‌گذاشت و حتی گاهی برای من حداقل روحمو آزاد می‌داد.
اگر روحیه لطیفی دارید،در حال حاضر در شرایط روحی خوبی نيستيد،سوگوارید یا اینا این کتاب رو بهتون پیشنهاد نمی‌کنم 
ولی اگر دوست داشته باشید ادبیات روسیه رو شروع کنید و ازش می‌ترسید کتاب خوبی بود
امتیازم هم بهش 3 نیم از 5 هستش
        

0