بریده‌ای از کتاب نخسایی ها اثر مصطفی آقامحمدلو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 10

در اواسط جنگ، به ابتکار خودشان و البته آن اوایل برای مزاح، نام «نخسایی‌ها» را بر گروه خود گذاشتند. نخسا که ابتدا در واقع مخفف طنز آلودی از عبارت «نیروهای خودسر سپاه اسلام» بود، به مرور توسط برخی از بزرگ‌ترهای جمع به نیروهای خودجوش سرزمین‌های اسلامی تبدیل شد و رفته رفته به طور جدی‌تر هویت مستقل خود را پیدا کرد. شهید سجاد عفتی هم یکی از همین نخسایی‌ها بود. مهم‌ترین ویژگی نخسایی بودن، حضور خارج از سیستم و بدون جذب و اعزام تشکیلاتی در میدان نبرد به عنوان نیروی داوطلب بود. این بدان معنا بود که برای رفتن به سوریه باید تمامی هزینه‌های سفر توسط خود بچه‌ها تامین می‌شد و چون عمدتاً از محلات و طبقات فقیر نشین پایین شهر بودند، با فروختن موتور و ماشین و فرش زیر پا و طلای همسر و قرض و قوله، هزینه سفر را تامین می‌کردند.

در اواسط جنگ، به ابتکار خودشان و البته آن اوایل برای مزاح، نام «نخسایی‌ها» را بر گروه خود گذاشتند. نخسا که ابتدا در واقع مخفف طنز آلودی از عبارت «نیروهای خودسر سپاه اسلام» بود، به مرور توسط برخی از بزرگ‌ترهای جمع به نیروهای خودجوش سرزمین‌های اسلامی تبدیل شد و رفته رفته به طور جدی‌تر هویت مستقل خود را پیدا کرد. شهید سجاد عفتی هم یکی از همین نخسایی‌ها بود. مهم‌ترین ویژگی نخسایی بودن، حضور خارج از سیستم و بدون جذب و اعزام تشکیلاتی در میدان نبرد به عنوان نیروی داوطلب بود. این بدان معنا بود که برای رفتن به سوریه باید تمامی هزینه‌های سفر توسط خود بچه‌ها تامین می‌شد و چون عمدتاً از محلات و طبقات فقیر نشین پایین شهر بودند، با فروختن موتور و ماشین و فرش زیر پا و طلای همسر و قرض و قوله، هزینه سفر را تامین می‌کردند.

17

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.