بریده‌ای از کتاب آنی شرلی در اونلی اثر لوسی مود مونتگمری

MaRy

MaRy

1404/4/2

بریدۀ کتاب

صفحۀ 412

شاید قرار نبود محبت یا بوق و کرنا وارد قلب کسی شود و شاهزاده سوار بر اسب را به رخ بکشد، شاید محبت احساسی خزنده بود که از جلنب دوستی قدیمی آرام آرام نفوذ میکرد، شاید احساس دوستانه‌ای بود که به نثر نوشته میشد، اما ناگهان برقی معجزه‌آسا روی کلماتش فرود می‌آمد و به آنها وزن و قافیه میداد. شاید... شاید محبت روزی از میان یک رابطه‌ی زیبای دوستانه سر برمی‌آورد، چون گل سرخی که غلاف سبز رنگش را کنار میزند.

شاید قرار نبود محبت یا بوق و کرنا وارد قلب کسی شود و شاهزاده سوار بر اسب را به رخ بکشد، شاید محبت احساسی خزنده بود که از جلنب دوستی قدیمی آرام آرام نفوذ میکرد، شاید احساس دوستانه‌ای بود که به نثر نوشته میشد، اما ناگهان برقی معجزه‌آسا روی کلماتش فرود می‌آمد و به آنها وزن و قافیه میداد. شاید... شاید محبت روزی از میان یک رابطه‌ی زیبای دوستانه سر برمی‌آورد، چون گل سرخی که غلاف سبز رنگش را کنار میزند.

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.