بریدهای از کتاب هنوز در سفرم: شعرها و یادداشتهای منتشر نشده از سهراب سپهری: همراه با نوشته ها و تصاویر تازه تر در چاپ جدید اثر پریدخت سپهری
1404/3/30
صفحۀ 68
وقتی با تو گفت و گو دارم، کودکی اشیاء به من برمیگردد. دنیا ساده میشود. و حزن سادگی مرا تا شیطنت، تا طنز بالا میبرد. آن وقت دلم میخواهد منطق خودم را با تمام صبحانههای خوب قاطی کنم. دلم میخواهد درها را روی زمین بخوابانم چون از ایستادن خسته شدهاند... این جور وقتها من از خود زندگی پهنترم و دستم به همهی ریگهای دنیا میرسد. اینجور وقتها من ناهار را یک ساعت بعد واقعیت میخورم. معمولا روی پلههای جمعه مینشینم. و ۳/۴ قناری را میشنوم. من برای زندگی، خودم را اندازه گرفتهام. یک پنجره و نیم طول خوشی های من است.
وقتی با تو گفت و گو دارم، کودکی اشیاء به من برمیگردد. دنیا ساده میشود. و حزن سادگی مرا تا شیطنت، تا طنز بالا میبرد. آن وقت دلم میخواهد منطق خودم را با تمام صبحانههای خوب قاطی کنم. دلم میخواهد درها را روی زمین بخوابانم چون از ایستادن خسته شدهاند... این جور وقتها من از خود زندگی پهنترم و دستم به همهی ریگهای دنیا میرسد. اینجور وقتها من ناهار را یک ساعت بعد واقعیت میخورم. معمولا روی پلههای جمعه مینشینم. و ۳/۴ قناری را میشنوم. من برای زندگی، خودم را اندازه گرفتهام. یک پنجره و نیم طول خوشی های من است.
paku
1404/4/1
1