بریدهای از کتاب ابله اثر فیودور داستایفسکی
1402/7/9
(0/1000)
نظرات
1402/7/16
چه مغالطهی زیبایی! انگار خیال نویسنده بر این بوده که دین هیچ گاه توصیه به نبرد و پیکار و جنگ و احیانا قتل نکرده و بلکه برعکس با آن بشدت مخالفت کرده ولی در مورد کسی که آدم کشته است، تمام ادعاها و دستورات خودش را زیر پا نهاده، حکم اعدام برایش صادر و اینگونه دچار پارادوکس در منطق فکری خود شده است. در پاسخ به این سخنان ابتدا باید مشخص شود مراد از دین، کدام دین است؟ آیا مراد ادیان تحریف شدهی یهود و مسیحیت است یا مراد دین اسلام است؟ ظاهرا مراد نویسنده به مسیحیت تحریف شده برمیگردد اما با توجه به کلیت داشتن «دین» و ایجاد شبهه نسبت به «دین اسلام» لازم است در مورد صدق یا عدم صدق کلمات نویسنده با محتوای دین اسلام نکاتی عرض کنم: اولا: دین اسلام همیشه مخالف کشتن و قتل نیست و بلکه در برخی موارد آن را واجب هم میداند مثل زمانیکه به کیان مسلمین از جانب بیگانگان حمله ای صورت گرفته و مسلمین موظفند از جان و مال و ناموس خودشان دفاع کنند. در این دفاع اگر نیاز به کشتن شخص متخاصم (متجاوز/ دشمن) شد هیچ اشکالی در کشتنش وجود ندارد و این یک مسئله کاملا روشن و بدیهی و عقلی میباشد. پس اینکه بگوییم اسلام گفته است: «نکش!»، سخن درستی نیست بلکه در برخی موارد کشتن لازم میشود اما این کشتن در موارد معقولی که خود دین اجازه داده فقط مجاز است که اگر آن موارد را احصاء کنید متوجه خواهید شد که کاملا مطابق با منطق است. ثانیا: حال که اثبات شد دین اسلام همه جا مخالف کشتن و نبرد و پیکار نیست ادامهی جملهی نویسنده هم نفی میشود ولی با اینحال به عنوان جواب دوم میگوییم: چرا او آدم کشته است؟ قتل او عمدی بوده یا غیر عمد؟ آیا در دین اسلام برای قتل غیر عمد هم مجازات اعدام در نظر گرفته شده؟ قطعا قتل غیر عمد مجازاتش اعدام نیست. شما هیچ جای اسلام پیدا نمیکنید کسی که قتلی را به غیر عمد انجام داده اعدام شده باشد. اما چرا اسلام در قتل عمد حکم اعدام جاری میکند؟ آیا حکمتی پشت آن است ؟ در این صورت هم دو حالت دارد: یا قاتل رضایت اولیای دم را جلب میکند و اعدام نمیشود و یا نمیتواند این رضایت را جلب کرده و بنابراین قصاص (اعدام) میشود. ما فعلا به صورتی کار داریم که رضایت را نمیتواند جلب کند و اعدام میشود. نویسنده معترض است که حتی در اینصورت (در صورتیکه قتلش عمدی باشد و رضایت اولیای مقتول هم جلب نشده باشد) هم نباید اعدام شود در حالیکه با توجه به نکات زیر اعدام این شخص یک حکم منطقی، و مفید برای جامعه میباشد: ۱. قتل بزرگترین جنایات است پس باید مجازات آن هم متناسب با خودش و به همان اهمیت و بزرگی باشد بگونه ای که از جری شدن و گستاخی سایر انسانها بر قتل یکدیگر جلوگیری کند. ۲. قرآن میفرماید: لکم فی القصاص حیاة، یعنی اگر نیک بنگرید خواهید دید که در قصاص، زندگی و حیات وجود دارد. چگونه؟ شما با قصاص کردن جان یک نفر را میگیرید اما جان یک جامعه ای را نجات میدهید و به آنها حیات میبخشید. مردم اگر بفهمند که در صورت قتل از روی عمد، چنین مجازات سختی در انتظارشان است طبیعتا حساب کار دستشان آمده و در نتیجه تعداد قتلها و تجاوزها بشدت کاهش پیدا کرده و جامعه از این حیث به حیاتش ادامه میدهد؛ هیچ چیز همچون قصاص نمیتواند اثر بازدارندگی بر قتل را ایفا کند و جامعه را از این حیث مصون بسازد. مطالب دیگری هم هست که مجال نوشتن آن نیست...
7
0
1402/7/16
حالا به هر حساب و هر دینی که مدنظر بوده.. (که الان اصلا مسئله دین نیست! ) جان یک انسان بالاترین دارایی اون حساب میشه.چه کسی این حقو به خودش میده که این دارایی رو ازش بگیره؟ اونم به بدترین شکل ممکن؟ مخالف مجازات نیستم.. ولی با این همه پیشرفت علم و دانش بشر، مخالف اعدام هستم..
0
1402/7/16
بنده هم سلام و عرض ادب و احترام دارم محضر شما مقدمتا عرض کنم که تعصب دو حالت دارد: گاهی تعصب روی امورات غیرقطعی است که بنده هم با شما موافقم و امری قبیح میدونمش. گاهی تعصب همراه با استدلال قطعی است که در اینصورت برعکس بالا آنچه قبیح و ناپسند است عدم تعصب است. بنابراین باید روی حق تعصب داشت. ضمنا داستایوفسکی نویسنده قهاری است اما چون قهار است و نژاد اروپایی دارد (همانطور که مستحضرید قسمتی از روسیه داخل در قاره اروپاست) لطفا شما هم از تعصب روی سخنان غربی دست برداشته و با بنده منطقی سخن بفرمایید! حال یا حق با داستایوسکی خواهد شد یا حق با ادیانی که داستایوسکی اینگونه به مخالفت با آنها میپردازد. فرمودید وجود خدا هنوز به شکل قطعی اثبات نشده. بنده خودم رشته ام فلسفه است و به شما میگویم حتی بدون نیاز به فلسفه هم وجود خدا بدیهی و واضحه. شما بفرمایید اولین خالق این عالم چه کسی است؟ فرمودید ادیان مختلف برداشت ما انسانهاست، و قبلش فرمودید حرف خدا یک چیز است. اول بفرمایید حرف خدا رو از چه طریق شنیدید که به این نتیجه رسیدید که حرف خدا یک چیز است؟ خدا مستقیما حرفش را به خودتان بیان کرد یا واسطه و پیامبری فرستاد تا سخنش را به شما برساند؟ اگر میگویید واسطه فرستاده پس وجود ادیان را هم قبول کرده اید . همچنین قبول کرده اید که ادیان برداشت مردم نیستند بلکه سخن پیامبرانی هستند که واسطه خدا میباشند برای ابلاغ سخن خدا به مردم. دوم اینکه اگر ادیان برداشت های مختلف ما انسانهاست پس چرا حرف همه ی ادیان یکیست و همه از وجود خدا و پیامبر و عدل و معاد سخن میگویند؟! اگر برداشت مختلف باشد پس باید ادیان هم ماهیتشان با هم متفاوت باشد درحالیکه میبینیم ماهیت همهی ادیان یکیست و هیچ تضادی بین ادیان وجود ندارد و تنها فرقشان در نقصان و کمال است. (دینی که بعد از دین دیگر میآید دین سابقش را تکمیل میکند). البته مراد بنده ادیان الهی است نه ادیانی که بدست انسانها ساخته شده (ادیان ساخته بشر مثل بودیسم و جینیسم و هندوئیسم و ...) نکته بعدی اینکه مراد ما از تحریف دین، تحریف کتاب آسمانی آن دین است. هزار و چهارصد سال است که قرآن یکیست. قرآن کتاب اسلام است و تاکنون هیچ تحریفی در آن راه پیدا نکرده است در حالیکه تورات و انجیل متاسفانه پر از تحریفات میباشند. ما مشکلی با دین مسیحیت یا موسویت(یهودیت) نداریم و به این ادیان چون ادیان الهی اند احترام میگذاریم مشکل ما با برخی پیروانیست (البته اگر بشود نامشان را پیرو گذاشت) که کتاب آسمانی عیسی و موسی علیهمالسلام را تحریف کردند. فرمودید که جان انسان بالاترین دارایی است و چه کسی حق رو به خودش میده این دارایی رو از انسان بگیره. در پاسخ عرض میکنم این دارایی آیا قابل احترام هم هست؟ پاسخ این است که جان انسانها تا زمانی قابل احترام است که از حد خودشان تجاوز نکرده و خلاصه بویی از انسانیت در آنها وجود داشته باشد. آیا خون یزید و شمر محترم است؟ آیا سفاک های تاریخ خونشان محترم است؟ چرا برای اینها دل میسوزانید؟! وجود این سفاک ها ظلم است به جامعه و باید از بین بروند. انسانی که بر ضد خوبی ها قیام بکند دیگر جانش ارزشی ندارد. شخص قاتلی که عمدا قتل مرتکب شده هم همینطور است. چرا در هر صورت خون اینها را محترم میشمارید در صورتیکه خودشان خون دیگران را محترم حساب نمیکنند؟! با توجه به بزرگ بودن قتل انسانها باید مجازات آن هم چیزی شبیه به خودش باشد تا عامل ترسناک و بازدارنده ای باشد که بیشترین مانعیت در قتل انسانها را ایفا کند. اگر شما هر مجازاتی جز قصاص برای موارد قتل در نظر بگیرید انگیزهی قتل را افزایش داده اید. آنچه این انگیزه را به حداقل ممکن میرساند اعدام است.
0
1402/7/17
سلام بزرگواران اگر کسی یکی از اعضا خانواده (مثلا پدر انسان را) بکشد به بدترین وضع موجود مثلا پوست بکند و بعد داخل آتش زنده بیندازد تا بمیرد آنهم عمدا و شما به او بگویید چرا این کار را کردید بگوید خوب کاری انجام دادم باز هم دستم به دیگر اعضا خانوادت برسد همین کار را میکنم با او چکار میکنید آیا واقعا این چنین موجودی را میبخشید ؟؟؟
1
0
1402/7/17
نکته بعدی این است خدا ثابت شده است و این را هیچکسی نمیتواند انکار کند مگر اینکه عقل نداشته باشد وگر نه به وجود خودش دقت کند برای اثبات خداوند کافی هست بله ممکن است به خدا دیگری برسد اما وجود خدا اثبات میشود و در این هیچ کس بحثی ندارد
1
0
1402/7/17
@Narges تعصب یعنی پافشاری روی یک نظر. چه اشکالی دارد بالفرض کسی روی اینکه مجموع زوایای مثلث ۱۸۰ درجه است پافشاری کند و نظرش را تغییر ندهد؟! پافشاری روی قطعیات مذموم نیست پس تعصب بر همان دو نوع است که توضیحش گذشت. درست نیست که در مبحث علمی همدیگه رو به تعصب و بی منطقی و ... متهم کنیم. (این خودش یک نوع مغالطه است) شما استدلال خودتونو بیارید ما هم استدلال خودمونو. بنابر همان تعریف خودتان از تعصب، پس چرا خودتان متعصبید و حاضر به تغییر نظرتان نیستید و صرفا از مخاطبتان چنین انتظاری دارید؟! به هر صورت ما با شما دشمنی نداشته و صرفا داریم بحث میکنیم. اگر منطق مخالف خودتونو نمیتوانید بشنوید از شما خداحافظی میکنم. موفق باشید
3
0
1402/7/18
اصلا بحثِ با شما اشتباست.. شما کلا بستین رو این مسئله که اصلا متوجه عرایض بنده نشین! و علاوه بر تعصب در مغالطه هم استادید! من روی هیچ نظری پافشاری نکردم..😂😂 حتی گفتم ممکنه در مورد اعدام هم نظرم رو در آینده عوض کنم هرچی میگم شما باز میپیچونین به سمت و سوی خودتون! اینکه بحثِ رو به صورت علمی پیش نمیبرید رو من گفتم! محضِ اطلاعتون : هیچکجای دین، علمی نیست با زوایای مثلث مقایسه نکنید.
0
1402/7/18
مجموع زوایای مثلث مغالطه نبود بلکه مثال بود🙂 مثالی که صرفا همین مقدار را اثبات کند که میتوان روی بعضی چیزها تعصب داشت. در ضمن من پیامی که گفته بودید ممکنه ۵ سال دیگه نظرتون در مورد اعدام برگرده رو تازه دیدم پس از این بابت عفو بفرمایید
0
1402/7/19
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/مغالطه تعریف مغالطه و مغالطهگر در مورد قسمت دوم صحبتتون خواهش میکنم🌸✨ @AliGhasemi
0
1402/7/18
حالا که جوّ خوابید بگم: خوبه که بحث منطقی بکنیما...ولی خوب نیست همه جا برهانی جلو بریم... اطلاعات خوبی رد و بدل شد که قابل استفاده است برای اعضای بهخوان... اما باعث نشه سر نخ تسبیح را گم کنیم... در بخش نظرات هیچ چی جای جدل منطقی با نویسنده رو نمیگیره 😅 خب بریم که داشته باشیم : نویسنده در خط دوم ادعاکرد : «... اینکه نمیشود!» خب از روی چه دلیلی؟هیچ استدلالی نیاورد... راستش ما که انسان معمولی نیستیم که همینجوری بخونیم رد شیم... همانطور که برای "شدنِ"یک چیز دلیل میخوایم برای "نشدن" هم دلیل میخوایم...الکی که نیستش😆 در سطر دوم ادعا کرد که «اعدام بمراتب وحشتناک تر است از خود آدم کشی است» این رو با چه منطقی گفت؟مراتب رو از کجا درآورد؟ میزان وحشت رو چجوری محاسبه کرد؟ باز میگفت دانشمندان بر این باورند که میزان آدرنالین موجود در هزار گونه انسانیِ جانی که محکوم به اعدام بودند بیشتر از هزاران گونه آدمکشِ غیرمحکومشده بوده است، باز یجوری میپذیرفتیم...😏 در سطر سوم ادعا کرد: «کشته شدن به حکم دادگاه به قدری هولناک است که هیچ تناسبی با کشته شدن به دست تبهکاران را ندارد» ببین فئودور 😉 کاری ندارم که واسه هولناک بودن این دو مقوله هیچ دستگاه نسبتسنجی برامون رو نکردی... ولی خواهشاً بگو «هیچ تناسبی ندارد» یعنی چی؟ تو داری مقایسه میکنی شدت ترس ناشی از قتل رو با شدت ترس ناشی از اعدام... حداقل به قیاس خودت پایبند باش... بالاخره یا این ترسِ ناشی از اعدام، خوفناکتر از خود قتل است یا همسنگ یا کمتر... واسه اینکه میزان ترسش برابر یا کمتر نباشه، چه دلیلی آوردی که حالا ما باید دو گزینه رو ول کنیم بچسبیم به یکیش؟ آها... دلیل و استدلالت همین یدونه مثالِ سربازِ گریه کن بود... خب این سوسول که نشد برهان...منم مثال میارم برات...حقیر ده ها سرباز سبیل کلفت میشناسم که نه تنها ترسی برای کشتن دیگران ندارند بلکه خودشونو کشتند روی دکل...اینا که چیزی نیست، آنقدر قاتل سریالی دیدم که موقع اعدام پشیمون نبودند بلکه واسه کارشون توجیهم داشتن... با چندتا مثال که نمیشه قاعده علمی ساخت جانم... ما میخوایم قانون بذاریم برای جامعه، کتاب داستان که نمیخوایم بنویسیم... 😔 حالا بگذریم... در سطر پنجم یه نیمچه دلیل گفتی که واقعا شاخ درآوردم: «چه کسی گفته است که انسان قادر است چنین عذابی را تحمل کند و دیوانه نشود؟» خب منم میگم چه کسی گفته است که انسان قادر نیست چنین عذابی را تحمل کند؟... ما کردیم، شد... داداش بیا ایران، ما اینجا آدم داریم یه بنده خدا رو زیر میگیره، میگه مشکلی نیست دیهشو میدم... تجاوز نابهنجار اینه داداش... در ضمن از اینکه کسی رو پیدا نکردی که چنین چیزی گفته باشه نمیشه نتیجه گرفت که نیست...🫣 حالا خود دانی... جمع بندی: داستایوفسکی هیچ دلیلی برای حرف های خود ارائه نمیکند جز یک داستان احساسی... آنچه در حقیقت روشن است این است که فئودور فراموش کرده که درد و عذاب برای انسان زنده است و انسانی که میمیرد هیچ ترسی و واهمهای ندارد که قابل اندازه گیری باشد... ترس از مرگ برای زندههاست... بمحض مردن، فی الجمله اتصالات و ادراکات مادی قطع میشود. پس عملا برای آن فرد مرده بین مردن توسط قاضی یا مردن توسط خود یا حتی مقتول و شهید شدن فرقی نمیکند... آنچه در قوانین بشری مهم است جامعه زندگان است... مدیریت افکار آنهاست که قانونگذار را وا میدارد که قاتل را زنده بگذارد یا بکشد... اعدام قاتل هم صرفا یک تیزر تبلیغاتی برای ایجاد بازدارندگی در مشاهدهگر صحنه اعدام است (البته که برای آن فرد اعدامی هم درسهایی دارد که خب از نظر حقیر، اگر تا آخر عمر شکنجه اش کنند 🙃 شاید بهتر درس بگیرد ولی خب آقای داستایوفسکی در سطر آخر میگه «نه... انسان را نباید اینطور شکنجه کرد» حالا به چه استدلالی «نـبایـد» گفت، دوباره نگفت...درعوض آقای دین، (برخلاف منِ افراطیِ قائل به «وحشت سیاه» و عمو فئودورِ نارنجیمون) فرد قاطع و درعین حال دلرحمی است که لزومی ندیده اعدام کسی را تدریجی کند و کلی هزینه برای خورد و خوراک این زندانی تا آخرعمرش به جامعه تحمیل کند تا او درس بگیرد فلذا این حرکت رسانهای را محدود به چند ثانیه میکند و درس لازم را به دیگران میدهد چون در فکر آقای دین این میگذرد که قاتل یک جان طبعا برای جان مابقی انسان ها حتی خودش هم ارزشی قائل نیست)... بدین سبب در تورات نوشتیم که هر کس انسانی را (جز برای حق قصاص یا بدون آنکه فسادی در زمین کرده باشد) بکشد چنان است که همه انسانها را کشته است!
1
0
1402/7/18
س واحترام متاسفانه نمیتونم بیشاز ۵۰۰کلمه تایپ کنم و مجبورم کوتاه بنویسم. برای اینکه نمیشود: ضد و نقیض داره جمله اصلی. نویسنده مقاله علمی ننوشته!خواننده میتونه این لطف رو بخودش بکنه و تحقیق علمی بکنه. صرف اینکه زنده هستیم، یا با مشاهدهی نوعِ مرگ دیگران، نمیتونیم قضاوت درست در مورد نحوه مردنِ افراد و احساساتشون در اون لحظه داشته باشیم! شما یکبار اعدام شدین؟ زنده برگشتین و فهمیدین که قابل تحمله؟!😐 اون انسان قبل از مرگ داره این شرایط رو تحمل میکنه..پس تا وقتی «زنده» است عذاب میکشه🫠😐
0
1402/7/18
حق... خب ما هم که همینو میگیم...😅 میگیم با مشاهده نوع مرگ دیگران نمیتوانیم قضاوت درست در مورد نحوه مردن افراد و احساساتشون در اون لحظه داشته باشیم... پس تئودور چجوری فهمید که این اعدام وحشتناک تر از حالت آدم کشی هست؟... احسنت... بحث این نیست که اعدام قابل تحمل است یا خیر بحث ما این است که چه کسی گفته انسان الف که میداند میخواهد بخاطر قتل فرد ب اعدام شود درد ذهنی اش بیشتر از انسان ب است که میداند میخواهد کشته شود توسط قاتل الف... قبول دارید که میان ترس فرد الف و ب ربطی وجود ندارد؟ ترس زاییده ذهن بشر و نسبی است... یک نفر از مرگ میترسد و دیگری خیر... یک نفر از اعدام میترسد و دیگری خیر... یک نفر از اعدام بیشتر از مقتول واقع شدن میترسد دیگری بالعکس.. ایراد ما به تئودور از بعد معرفت شناسی است... او و هر فرد دیگری توانایی شناخت و اندازهگیری شدت و ضعف ترس انسان مرده و حتی زنده را ندارد... چرا که نمیتواند خط کشی برای ادراک افراد که مفهومی مجرد است و بسیط پیدا کند... شخص الف که میداند میخواهد اعدام شود میتواند در کسری از ثانیه تغییر ذهنیت دهد و بگوید این حق من است که بخاطر قتل دیگری اعدام شوم و اساسا درد و رنجش پایان یابد... پس نه تنها قابل تحمل است بلکه از چند جهت نسبی است... به بیان سادهتر انسان اگر به درد، توجه کند دردش میآید. اگر از آن غافل شود ادراک درد هم میرود.. بهمن منظور است که عقل و دین میگویند: اگر شواهد دادگاه بگوید الف قاتل ب است و الف محکوم به اعدام... اگر الف در واقع قاتل نبوده باشد... بعوض شرایطی که (بقول نرگس خانم) تحمل کرده و کوتاهی عمری که نصیبش شده در دنیای دیگر مورد تفضل خداوند قرار میگیرد و جزایش بهشت است... واین لطف پروردگار عقلا واجب است... و همین حکم در مورد بچه هایی که در سنین خیلی پایین میمیرند نیز صدق میکند... حال اگر این نکته را به فرد الف بگویند (که دارد بخاطر قتلی که نکرده مجازات میشود و شرایطش بمبنای تئودور از همه موارد هولناک تراست) این اعدام برایش شیرین تر از زیستن نخواهد بود...؟
1
0
1402/8/3
کامنت رو الان دیدم تناقض!! شما:خب منم میگم چه کسی گفته است که انسان قادر نیست چنین عذابی را تحمل کند؟..ما کردیم، شد.. پرسیدم آیاشما یکباراعدام شدین و زنده برگشتین وفهمیدین که قابل تحمله؟ (فردب تا لحظه آخر امیدداره که زنده بمونه، فرد الف قطعی حکممرگ داره) طرف به اعدامش راضی باشه! اگربه حق بود که هیچی اگرنبود نگران نباشه.. میره بهشت😂😐 مگه عقل و شعور نداریم که قضاوت روبه شانس واگذار کنیم؟خدای شما نگفته۱ساعت تفکر بهتر از ۷۰سال عبادت؟ اصلاً جدای از بهشت وجهنمه این بحث!! که آیا باشه یا نباشه..
0
1402/8/3
اگه بخوایم فلسفه غربی رو با تئوری های غرب پاسخ بدیم به تئوری انتخاب طبیعی داروین میرسیم یعنی اگه موجودی توانایی حفظ حیاتشو داره میتونه دقیقا اون رو حفظ کنه و خوش بحالش اما کسی که این توانایی رو نداره با توجه به ویژگی های فردیش » میمیره بنابراین سایر مسایل مربوطه وابسته به اخلاقیات و فلسفه و عرف جامعه میشه که تمام این موضوعات فرمالیته است و وجود هر کدومشون نیاز به اثبات داره اعدام همیشه به معنی اجرای عدالت نیست و خود عدالت هم وجود قابل اثباتی نداره در نهایت بهتره بگیم صحبت کردن در مورد این موضوع که متشکل از موضوعات گوناگون عه مث اینکه کنگره میرقصه ولی به جلو حرکت نمیکنه بی فایده است
3
0
1402/8/3
حالا ازین بگذریم صحبت استاد داستایوفسکی دقیقا اینه: یک آدم چه گناهکار باشه چه بی گناه بازم آدم هه گرفتن جون هر آدمی به هر طریقی درست نیست چه اون فرد هشتاد سالش باشه چه پنج سال چه موقع مرگ درد بکشه و چه نکشه چه موقع مردن بترسه چه نترسه چه دلش بخواد بمیره چه دلش نخواد بازم یک آدم عه و بازم داره جونشو از دست میده فردی که از قبل براش حکم میبرن قبل از اجرای حکمش میمیره چون میدونه دیگه هر چقدر دست و پا بزنه فایده نداره هر چقدر تلاش کنه بازم نمیتونه زندگی کنه اون حسرت میخوره و حسرت میخوره توی ذهنش حبس میشه حالا این آدم هر کی باشه حالا چه ناراحتیش رو نشون بدهه چه نشون نده ما آدم ها موجودات غریبی هستیم هدف داستایوفسکی عدالت بود یه عدالت رویایی که باید حتی با گناهکار هم همدردی کرد حتی با بی ایمانم همدردی کرد و حرفشو فهمید کتاب های داستایوفسکی دیدگاه چند بعدی رو یاد میده اهداف داستایوفسکی فراتر از آدمیت عه اون دنبال انسانیت خالصی که توی هیچ جایی جز کتاباش وجود نداره میگرده و این مکاشفه ادامه داره
1
1402/8/3
طبق حرف دوستمون باید اعدام بشه اگر حقش بود که هیچی.. اگر نبود میره بهشت غصه نداره!🤦🏼♀️😐 قصد من از گذاشتن این بریده کمی فکر کردن به مقولهی اعدام با توجه به این همه پیشرفت علم بود.. در مورد عدالت هم باهاتون موافقم که وجود قابل اثباتی نداره..
0
1402/8/3
دقیقاً.. حرفیه که تو این ۳۰ کامنت خواستم بفهمونمو دقیق و کامل گفتین👏🏻.. الان دیدمش✨☘️ (نمیدونم چرا تا چند بار اپ رو باز و بسته نکنم کامنتهای جدید بهم نمایش داده نمیشه!! تو قسمت اعلانات نمیاد!حتی تعدادشون هم گاهی نشون نمیده بهخوان عزیز @behkhan_ir ) @behkhan_ir
0
1402/8/3
😂😂بله بله خیلی بریده جذابی گذاشتی از این کتاب من واقعا لذت بردم چون کارای داستایوفسکی رو دنبال میکنم
1
1402/8/3
ممنون که بعد چند روز باز سر صحبت رو باز کردید... من به دیدگاه شما خیلی متمایل ترم و مبنام اینه که هدف کتاب داستان اصلا این نیست که تز علمی بده...بخاطر همین نمیخوام بحث رو کش بدم که خدایی نکرده کدورت پیش بیاد...فضای مجازی هم خیلی جاش نیست... اگه خواستید حضوری مباحثه میکنیم... اما حالا که مارو قابل دونستید که بحث رو ادامه بدیم باید بگم که علت اینکه حقیر کلی وقت گذاشتم و این متون رو برای مرحوم فئودور تایپ کردم تنها این بود که شما این قسمت خاص از کتاب رو بریده کردید... این یه مقدار مسئله رو برای عدهای حیاتی میکنه... این جذابیت ها میتونه بعد ها برای نسل جوان خطرناک بشه...و اونا رو بکشونه به صحنه سیاست...
1
0
1402/8/3
خواهش میکنم.. متاسفانه تا کامنت جدید نیومد، اصلا متوجه کامنت آخری شما نشده بودم " بریدهی کتاب" اسمش روشه..؛ برشی از متن کتاب حیاتی شدن یک بریدهی کتاب؟؟🤔🙄 جذابیتهای خطرناک؟🥲 کشیده شدن به صحنهی سیاست چیزی نیست که با یک بریدهی کتاب ایجاد بشه.. ولی متاسفانه هرکسی به اندازه سهم خودش باید از سیاست آگاه باشه.. چون سیاست تا سفرهی ما اومده! (هرچند ربط این صحبتها رو متوجه نشدم!)
0
1402/8/3
سوالی که شما از من میپرسید همان سوالی است که ما در جدلمان ازداستایوفسکی پرسیدیم...جواب دادن به این سوال بدلیل عقل ممکن نیست که در پیام قبلی گذشت... نکته این جاست که فئودور هم اعدام نشده و زنده برنگشته و هیچ ملاک و خط کشی برای مقایسه بین فرد اول و دوم نداشت... او حکم یک سناریو خاص را به تمامی موارد قصاص تعمیم داد که این خود مغالطه است... در ایالات مختلف آمریکا هم قوانین مختلف اند تقریبا خیلی از جوامع هستند که قصاص قتل را اعدام میدانند... این نکته با همان یک ساعت تفکر عقلانی بدست میآمد و نیازی به آقای دین اصلا نداشتیم... تفاوت قوانین موجود در غرب و شرق نیز عمده در همین عمد و شبه عمد و غیر عمد است ... مثلا در بعضی ایالت ها قتل با درون مایه جنسی اعدام داره و مابقی خیر...
1
0
1402/8/3
آقااا. فئودور نگفت من اعدام شدم اینطوری بود.. ولی شما گفتی من اعدام شدم، قابل تحمل بود😅 و تازه بعد گفتین حالا اگرم اعدام شد و بهش سخت گذشت(اگر حقش نبود) میره بهشت دیگه..(یعنی خودتون قبول دارین ممکنه از لحظهی قطعی شدن حکم تا زمان اعدام، شرایط سختی داشته باشه) نمیدونم چرا انقدر ازین بریدهی کتاب درد میکشید! و دوست ندارید متوجه اصل مطلب بشید.. نمیگم چرا ایران اینطوره،چرا فلانجا اینطور نیست آمریکا یا هرکشور دیگهای فرقی نداره مهم اصل مطلبه.. :اعدام درضمن تعریف مغالطه رو بخونین.. بالاتر فرستادم
0
1402/8/3
نظر خود حقیر: این قوانین همه اعتباری اند و خیلی دائر مدار عقل و شعور و اینها نیستند... توی یه ایالتی خرید و فروش گیاه ماریجوانا جواز داره در یک ایالت دیگه خیر... در یه کشوری مجازات قتل اعدامه در یک کشور دیگه خیر... قانون میتونه هیچ پشتوانه علمی ای نداشته باشه، چهارتا آدم نشستن دور میز قانون نوشتن... ممکنه فردا روزی عوض بشه... شما نظر رو گفتید و برای همه ما محترمه... صرفا یه گپ و گفت بود...
1
0
1402/8/3
آفرین.. چرا با اینهمه پیشرفت در علم و ... در همین قانون، مجازات دیگهای بجای اعدام انتخاب نمیشه؟؟ ( در صورتی که همه ما میدونیم خیلی از کارها هست که دردناکتر از مرگه..) کلِ حرفِ منِ طفلک همینه😂🤦🏼♀️ و مرسی که بعد از متنهای طولانی.. بالاخره یکجواب غیرمتعصبانه دادید!
0
1402/8/3
والا خانم... شما در یکی از کامنت ها گفته بودید که ممکنه بعد ها نظرتون در این مورد عوض بشه... هر تصمیمی که شما الان یا بعدا بگیرید برای همه اهالی بهخوان مورد قبوله...ما هم مشکلی با نظر شما نداریم و در مناظره با داستایوفسکی صرفا به مخاطب کامنت ها توجه داشتیم...هر متکلمی در مقام جدل به مسلمات طرف مقابل توجه میکنه، و ممکنه خودش قبول نداشته باشه... بیایید از بالا به این مسأله نگاه کنیم: قول اول: مجازات قتل عمدی در صورت تقاضای ولی دم و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، قصاص و در غیر اینصورت مطابق مواد دیگر این قانون از حیث دیه و تعزیر عمل می گردد. قول دوم: قتل عمدی چه تقاضای ولی دم باشد و چه نباشد، جزایش قصاص است. قول سوم: قتل عمدی چه تقاضای ولی دم باشد و چه نباشد، جزایش تعزیر مثل حبس ابد (بدون عفو) است. قول چهارم: قتل عمدی چه تقاضای ولی دم باشد و چه نباشد، جزایش حبس ابد است که ممکن است مشمول عفو نیز شود. شما بعنوان جامعه شناس اگر با سناریو قتل عمد مواجه بشید چه دستوری میدید؟ بعنوان حاکم چطور؟ چهار قول کلی در مسئله هست که خدمتتون عرض شد... کدوم رو انتخاب میکنید؟ قول پنجم هم داشتید میشنویم
2
0
1402/8/3
بله دوستِ عزیز همچنان هم میگم ممکنه نظرِ من کامل، دقیق، درست یا.. نباشه و در آینده، با تحقیق، صحبت، علم یا حتی یک دین نظرم رو عوض کنم.. و حتی نمیخوام نظرم رو تحمیل کنم.. بنده جامعهشناس نیستم..قطعاً شما هم نیستید. در ضمن و خداروشکر هیچکدوم در مورد این موضوع، در جایگاه تصمیمگیری و عمل نیستیم (امیدوارم) پس نیازی نیست که چیزی الان به تصویب برسه😂🤦🏼♀️
0
1402/8/3
بنده دارم «اعدام» رو از لحاظ انسانی به نقد میکشم.. شما میای به دین متوسل میشی، نشد به فرهنگ متوسل میشی، نشد به جغرافیا متوسل میشی، نشد به قانون متوسل میشی.. که هر کدومم جداگانه جای بحث طولانی داره! از لحاظ انسانی هم که اعدام شده بودین و اوکی بود.. نظر جنابعالی: موافق اعدام به دلایلی نظربنده: مخالف اعدام به دلایلی پس شمارو به خیر و مارو به سلامت👏🏻🫠
0
1402/8/4
دوستان یه حقیقت در مورد کتاب های فلسفی وجود داره اونم اینکه فلسفه رو میشه به هر چیزی مثل ریاضیات دین و اخلاقیات ربط داد و هر کدومشون رو نقد کرد ولی نمیشه با دین و اخلاقیات و ... فلسفه رو نقد کرد . این یه اشتباهه برای خوندن کتاب های فلسفی باید این یه قانون اساسی رو یادتون باشه
1
نرگس
1402/7/16
0