بریده‌ای از کتاب فصل پنجم: سکوت اثر محمدرضا بایرامی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 85

آقای صدری گفت: من از آدم‌های که بی‌تفاوت نیستند خوشم می‌آید. از کمکت هم ممنون! متوجه نشدم کدام کمک را می‌گوید. شاید هم هر دو را می‌گفت. اما چه اهمیتی داشت؟ چیزی نگفتم. گفت: گاهی ممکن است کاری از دست ما بر نیاید. گاهی ممکن است تلاشمان به جایی نرسد. ولی این مهم نیست. مهم این است که به وظیفه مان عمل کنیم. به قول شاعر: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ که کر مراد نیابم به به قدر وسع بکوشم.

آقای صدری گفت: من از آدم‌های که بی‌تفاوت نیستند خوشم می‌آید. از کمکت هم ممنون! متوجه نشدم کدام کمک را می‌گوید. شاید هم هر دو را می‌گفت. اما چه اهمیتی داشت؟ چیزی نگفتم. گفت: گاهی ممکن است کاری از دست ما بر نیاید. گاهی ممکن است تلاشمان به جایی نرسد. ولی این مهم نیست. مهم این است که به وظیفه مان عمل کنیم. به قول شاعر: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/ که کر مراد نیابم به به قدر وسع بکوشم.

10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.