بریده‌ای از کتاب مرگی بسیار آرام اثر سیمون دو بووار

مهران م

مهران م

4 روز پیش

مرگی بسیار آرام
بریدۀ کتاب

صفحۀ 96

وای که چقدر تنها بود.نوازشش کردم و با او حرف زدم،ولی محال بود بتوانم عمق دردش را درک کنم.

وای که چقدر تنها بود.نوازشش کردم و با او حرف زدم،ولی محال بود بتوانم عمق دردش را درک کنم.

4

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.