بریدهای از کتاب به نام نامی سر اثر سيده مارال بابائى
1403/5/14
صفحۀ 111
" میدانستم که هرگز بخشیده نمیشوم. میدانستم که گناه بزرگی مرتکب شدهام؛ اما امید داشتم. امیدم به شفاعت کسی بود که یک تار مویش میارزید به هزاران درهم و دینار و ملک و اراضی بادآورده زایل. امیدی که ریشه در محبت کسی داشت. محبت حسینبنعلی؏ که مظهر رحمت وسیع خداوند بر روی زمین بود. "
" میدانستم که هرگز بخشیده نمیشوم. میدانستم که گناه بزرگی مرتکب شدهام؛ اما امید داشتم. امیدم به شفاعت کسی بود که یک تار مویش میارزید به هزاران درهم و دینار و ملک و اراضی بادآورده زایل. امیدی که ریشه در محبت کسی داشت. محبت حسینبنعلی؏ که مظهر رحمت وسیع خداوند بر روی زمین بود. "
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.