بریده‌ای از کتاب کلیدر؛ جلد اول و دوم اثر محمود دولت آبادی

! Se Mo Ha !

! Se Mo Ha !

1403/11/12

بریدۀ کتاب

صفحۀ 632

های مرد ایلیاتی، مرد ایلیاتی! دنیا چقدر برای تو عزیز است؟ عاشق همه‌ی این دنیایی و اما در این میان، پیش پای سه بت روی بر خاک می‌مالی. تفنگ و زن و اسب، نگاه زن، برق تفنگ و تاخت و توان اسب تو را به ستایش برمی‌انگیزد: برنو، مارال، قره‌آت! به دیدنشان بی‌خود از خود می‌شوی مرد ایلی. شوق و جذبه‌ای می‌یابی. دل به غوغا آغشته می‌داری. پندارت پریشان می‌شود. بی‌تاب می‌شوی، ای بنده‌ی توانایی. بنده‌ی شتاب و غوغاهای شبانه.

های مرد ایلیاتی، مرد ایلیاتی! دنیا چقدر برای تو عزیز است؟ عاشق همه‌ی این دنیایی و اما در این میان، پیش پای سه بت روی بر خاک می‌مالی. تفنگ و زن و اسب، نگاه زن، برق تفنگ و تاخت و توان اسب تو را به ستایش برمی‌انگیزد: برنو، مارال، قره‌آت! به دیدنشان بی‌خود از خود می‌شوی مرد ایلی. شوق و جذبه‌ای می‌یابی. دل به غوغا آغشته می‌داری. پندارت پریشان می‌شود. بی‌تاب می‌شوی، ای بنده‌ی توانایی. بنده‌ی شتاب و غوغاهای شبانه.

24

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.