بریدهای از کتاب نیهیلیسم ابسورد در ادبیات داستانی غرب (داستایوفسکی، کافکا، کامو، سارتر) اثر شهریار زرشناس
1403/4/29
صفحۀ 30
شاخصه پایهای و بنیادین ادبیات ابسورد، رها کردن هرگونه تعهد اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و آرمانی و متعهد شدن به بیمعنایی، گنگی و امور عبث و در مواردی ترویج یأسانگاری، پوچی و پوچانگاری و به طور کلی کوشش به منظور بیمعنا و عبث نشان دادن زندگی به طور آشکار یا غیر آشکار است که خواه ناخواه به نوعی انفعال و پاسیتیویسم اجتماعی و سیاسی و تشدید اتمیسم نفسانی در مخاطبان این ادبیات منجر می گردد و تدریجاً از فرد مخاطب شخصی بیخاصیت، منفعل و غریزی و عمدتاً ـ و گاهی فقط – سرگرم و معطوف به امور جزئی بیارزش میسازد که هویت انسانی او مسخ گردیده است و به موجودی گُنگ، بیمسئولیت، مسئولیت گریز و فاقد حساسیت به سرنوشت خود و دیگران تبدیل گردیده است.
شاخصه پایهای و بنیادین ادبیات ابسورد، رها کردن هرگونه تعهد اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و آرمانی و متعهد شدن به بیمعنایی، گنگی و امور عبث و در مواردی ترویج یأسانگاری، پوچی و پوچانگاری و به طور کلی کوشش به منظور بیمعنا و عبث نشان دادن زندگی به طور آشکار یا غیر آشکار است که خواه ناخواه به نوعی انفعال و پاسیتیویسم اجتماعی و سیاسی و تشدید اتمیسم نفسانی در مخاطبان این ادبیات منجر می گردد و تدریجاً از فرد مخاطب شخصی بیخاصیت، منفعل و غریزی و عمدتاً ـ و گاهی فقط – سرگرم و معطوف به امور جزئی بیارزش میسازد که هویت انسانی او مسخ گردیده است و به موجودی گُنگ، بیمسئولیت، مسئولیت گریز و فاقد حساسیت به سرنوشت خود و دیگران تبدیل گردیده است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.