بریدهای از کتاب بر جاده های آبی سرخ؛ بر اساس زندگی میرمهنای دغابی اثر نادر ابراهیمی
1404/3/23
صفحۀ 7
سلیمه! یادت هست که یک بار برایت شعری گفتم؟ و گفتم: «ما اینجا زاده شدیم و اینجا روییدیم، و اینجا با خاک و آب آشنا شدیم، و اینجا دل به عشقْ سپردیم. پس، بر ماست که تنِ خاکیمان، همین جا، زیر و زِبَرِ همین خاک ها، کنار همین دریا، خاک شود و خاکسترش بر باد رَود...؟» یادت هست؟ اینک ای سلیمه، وقت، وقتِ اِثبات است.
سلیمه! یادت هست که یک بار برایت شعری گفتم؟ و گفتم: «ما اینجا زاده شدیم و اینجا روییدیم، و اینجا با خاک و آب آشنا شدیم، و اینجا دل به عشقْ سپردیم. پس، بر ماست که تنِ خاکیمان، همین جا، زیر و زِبَرِ همین خاک ها، کنار همین دریا، خاک شود و خاکسترش بر باد رَود...؟» یادت هست؟ اینک ای سلیمه، وقت، وقتِ اِثبات است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.