بریدهای از کتاب مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین اثر نادر ابراهیمی
1403/6/3
صفحۀ 117
حقیقت به هر حال چیزی جز حقیقت نیست بشر یا کوچک است و کوچکی پذیرفته و از وصول به ادراک حقیقت چشم پوشیده یا بزرگ است آن قدر که بتواند حقیقت را بی واسطه ی غیر ادراک کند و یا کوچک است و می کوشد به جهت ادراک حقیقت بزرگ شود. حال اول ،حال جاهلان نامتعادل به رهایی از جهل است؛حال دوم، حال اولیا است و حال سوم حال بندگان راه حق. حقیقت اما به دو عبارت اساسی دو معنای بنیادی دارد یکی هر آنچه که متصلاست به ذات حق یا آرزو مندیم که ما را متصل گرداند به ذات حق طریقی بی کوره راه به جانب خورشید.چشمه هایی از ابزلال معرفت بی حضور جام دوم هر آنچه آرمانی ست و غیر مادی که انسان در پیش رو دارد و باید که به آن دست یابد. هر آنچه که از آلودگی های روزگار به دور است . هر آن کمال ممکنی که دست یافتنی ست اما چون دست امد،از حقیقت به واقعیت مبدل می شود و جسمیت می یابد و باز ، حقیقت را به دو می فرستد و در رفعت و شکوه نگه می دارد تا انسان شیفته ی تعالی ، دمی از تکاپو باز نماند.
حقیقت به هر حال چیزی جز حقیقت نیست بشر یا کوچک است و کوچکی پذیرفته و از وصول به ادراک حقیقت چشم پوشیده یا بزرگ است آن قدر که بتواند حقیقت را بی واسطه ی غیر ادراک کند و یا کوچک است و می کوشد به جهت ادراک حقیقت بزرگ شود. حال اول ،حال جاهلان نامتعادل به رهایی از جهل است؛حال دوم، حال اولیا است و حال سوم حال بندگان راه حق. حقیقت اما به دو عبارت اساسی دو معنای بنیادی دارد یکی هر آنچه که متصلاست به ذات حق یا آرزو مندیم که ما را متصل گرداند به ذات حق طریقی بی کوره راه به جانب خورشید.چشمه هایی از ابزلال معرفت بی حضور جام دوم هر آنچه آرمانی ست و غیر مادی که انسان در پیش رو دارد و باید که به آن دست یابد. هر آنچه که از آلودگی های روزگار به دور است . هر آن کمال ممکنی که دست یافتنی ست اما چون دست امد،از حقیقت به واقعیت مبدل می شود و جسمیت می یابد و باز ، حقیقت را به دو می فرستد و در رفعت و شکوه نگه می دارد تا انسان شیفته ی تعالی ، دمی از تکاپو باز نماند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.