بریدهای از کتاب تماما مخصوص اثر عباس معروفی
1403/12/20
صفحۀ 7
آيا همة چيزهاي انساني از يادم رفته بود؟ مثل آدمي كه تنها اميدش از جلو چشمش دور ميشود، اما به خودش زحمت نميدهد كه اقلاً دستش را دراز كند، در حبابي پوچ وا داده بودم.
آيا همة چيزهاي انساني از يادم رفته بود؟ مثل آدمي كه تنها اميدش از جلو چشمش دور ميشود، اما به خودش زحمت نميدهد كه اقلاً دستش را دراز كند، در حبابي پوچ وا داده بودم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.