بریدهای از کتاب مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین اثر نادر ابراهیمی
1403/1/18
صفحۀ 30
- از اینکه ارشادم میکنی، سپاس میگزارم پدر؛ اما رخصت بده نکتهای را هم شاگرد به استاد بیاموزد: سحر که به نماز ایستاده بودی، صدایت را هیچ نشنیدم. نمازت را با صدای بلند بخوان پدر؛ آنقدر بلند که مُجاز است و مقبول _ با خلوص اما بلند و خوشآهنگ و دلنشین، تا همسایگان صدایت را بشنوند. اعتقاد جهان را آباد خواهد کرد، و صدای رسای مردِ معتقد، صدای اعتقاد است نه عربدهی ریا؛ و اگر حق بود که جملگی عبادات در خلوت و خاموشی انجام گیرد و به زمزمه یا در دل، اذان را بر بلندای منارهها نمیگفتند _ با صوتِ بلندِ دلنشینِ پرطنین، و اعتبارِ نمازِ جمعهی جماعت را مولای متقیانِ جهان صدبار بیش از نمازِ در خلوت نمیدانست، و خداوند، مقرّر نمیداشت که جملگیِ مسلمانان که حج برایشان واجب است، در یک روز، گِردِ هم آیند و به فریادی جهانلرزان، از گناه و جرم و کفر، برائت بطلبند.
- از اینکه ارشادم میکنی، سپاس میگزارم پدر؛ اما رخصت بده نکتهای را هم شاگرد به استاد بیاموزد: سحر که به نماز ایستاده بودی، صدایت را هیچ نشنیدم. نمازت را با صدای بلند بخوان پدر؛ آنقدر بلند که مُجاز است و مقبول _ با خلوص اما بلند و خوشآهنگ و دلنشین، تا همسایگان صدایت را بشنوند. اعتقاد جهان را آباد خواهد کرد، و صدای رسای مردِ معتقد، صدای اعتقاد است نه عربدهی ریا؛ و اگر حق بود که جملگی عبادات در خلوت و خاموشی انجام گیرد و به زمزمه یا در دل، اذان را بر بلندای منارهها نمیگفتند _ با صوتِ بلندِ دلنشینِ پرطنین، و اعتبارِ نمازِ جمعهی جماعت را مولای متقیانِ جهان صدبار بیش از نمازِ در خلوت نمیدانست، و خداوند، مقرّر نمیداشت که جملگیِ مسلمانان که حج برایشان واجب است، در یک روز، گِردِ هم آیند و به فریادی جهانلرزان، از گناه و جرم و کفر، برائت بطلبند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.