بریده‌ای از کتاب افسانه های تبای اثر سوفوکلس

بریدۀ کتاب

صفحۀ 128

کاش هرگز ترا ندیده بودم. از این پیش، بامدادِ روشنِ من بودی و اکنون، شبِ ظلمتِ بی‌انتهای من.

کاش هرگز ترا ندیده بودم. از این پیش، بامدادِ روشنِ من بودی و اکنون، شبِ ظلمتِ بی‌انتهای من.

343

36

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.