بریده‌ای از کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی

مانِلی

مانِلی

1404/5/12

بریدۀ کتاب

صفحۀ 64

ایوان ایلیچ می‌دید که دارد می‌میرد و احساس درماندگی دست از سرش بر نمی‌داشت. در اعماق جان خود یقین داشت که در حال مرگ است، اما نه آنها به این یقین عادت نمی‌کرد، بلکه این حال را اصلا نمی‌فهمید. به هیچ روی نمی‌توانست از آن سر درآورد.

ایوان ایلیچ می‌دید که دارد می‌میرد و احساس درماندگی دست از سرش بر نمی‌داشت. در اعماق جان خود یقین داشت که در حال مرگ است، اما نه آنها به این یقین عادت نمی‌کرد، بلکه این حال را اصلا نمی‌فهمید. به هیچ روی نمی‌توانست از آن سر درآورد.

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.